نذار بچه ات مثل باباش بشه.. عموی شوهرم عین سگ میمونه.. ولی زنش ۴تا پسر بزرگ کرده عین برره میمونن.. چون باباشونم اعصاب تعطیل بوده مامان یه کار کرده بچه ها از باباشون بترسن و حساب ببرن جوری هستن که زناشون کیف دنیا رو میکنن..زرنگ و کاری و آروم..
مونده به تربیت خودت.. شوهرت که صبح تا شب نیست و شب میاد یه کاری کن شبا بچه عادت کنه زود بخوابه.. منم نمیذارم پسرم روزا بخوابه تا شام میخوره خوابش میبره.. اونجوری کمتر از باباش بدرفتاری یاد میگیره.. بعدشم با بچه حرف بزن..از محبت سیرابش کن زیاد بغلش کن ببوسش نوازشش کن باهاش بازی کن به کارهای خوب تشویقش کن اگر فحش داد برای زمان کوتاهی باهاش قهر کن.. بچه ای که غرق محبت واقعی مادرش شده باشه طاقت قهرشو نداره میره سمت مادر.. اون موقع هست که باید باهاش حرف بزنی بگی چرا حرف زشت زدی هم من ناراحت شدم هم خدا.. اگر یه روز گفت چرا بابا فحش میده نگو خسته است نگو عصبانیه که یاد بگیره خسته بودن و.. دلیل موجهی برای بد بودن هست.. بگو نمیدونم بابا چرا اینجوریه و حرف بد میزنه شاید شیطون گولش میزنه که حرف بد بزنه.. بابا هم باید تلاش کنه گول شیطون رو نخوره حرف بد نزنه تا خدا ازش ناراحت نشه..و.. با حرفای کودکانه تشویقش کن که کارای بد رو از دیگران تقلید نکنه..پسر منم اگر کارای بد دیگران رو تقلید کنه و بعد بگه مامان پس چرا فلانی فلان کارو کرد چرا کسی دعواش نکرد میگم مامان ما به اون چیکار داریم شاید خیلیا خیلی کارای بد دیگه ام بخوان انجام بدن ما که نباید مثل اونا باشیم.. تازه باید بهشون بگیم کارشون درست نیست اگر گوش ندادن دیگه باهاشون دوست نباشیم..
شوهرتو یکی دیگه تربیت کرده نمیتونی درستش کنی.. بچه تو که میتونی..