مامان من بنده خدا خیلی خانوم خوبیه نه که مامانمه تعریف کنم چون خونشون نزدیک مادربزرگم ایناست براش مثل دخترش کار میکنه خونه تکونی عیدش فرش شستنش کار های خونش خریدش دکتر مهمون داریش غذا پختنش و.....
هر کاری که فکرشو کنی با اینکه عمه هام هستن که به مادربزرگم کمک کنن اما دختراش اصلا نمیااان
مامان من از دختراش براش بهتره اما کیه که قدر بدونه همیشه خدا هم بهش بی احترامی میکنن
هی به مامانم میگم نکن میگه پیره اشکال نداره جای مامانمه بخاطر بابات و بخاطر خدا کمکشون میکنم
از محبت زیادی از چشم افتاده همه فکر میکنن وظیفه مامان منه در صورتی که یکی که دختر داره چرا باید عروسش بیاد کارهاشو براش بکنه تهشم بجا دستت درد نکنه دلش رو بشکونن و بهش بی احترامی کنن
بنده خدا مامانم این آخریا هر روز نیم ساعت میره خونشون جارو میکنه ظرف هاشو میشوره غذا درست میکنه اگه خرید بخاد انجام میده و میاد
اخه یه سال و نیم پیش مامان بزرگم پاش شکسته زیاد نمیتونی مثلا تکون بخوره
انقد به مامانم بدی کردن که اصلا دوست ندارم ببینمشون