واسه ما هم همین طور بود
دیگه عادت کردیم
البته جلو ما اینجوری وانمود میکنن که شما چون از پس کار خودتون بر میاید و راه و چاه رو میدونید ما بهتون کاری نداریم
اونا ضعیف ترن واسه همین ما هواشونو داریم
ولی خوب واقعیت چیز دیگه ای
فکر کنم مادرشوهرم خیلی سختی کشیده اونارو زاییده
من که جاری ندارم ولی سر یه خواستگاری رفتن برادر شوهرم فهمیدم مادر شوهرم خیلی عنتره . نمیخوام مسخره کنما دختره کم شنوا بود در واقع فقط یه گوشش اونم با سمعک کار میکرد بعد تولیدی لباس کار میکرد . قیافه معمولی و .. مادر شوهرم همچین ازش تعریف میکرد من هنگ کرده بودم میگفت شاغله 😁😁😁😁 حالا من ارشد دارم و خب هنوز متاسفانه وارد بازار کار نشدم . 😐😐
جاری من برای خوشحال کردن پدرشوهر و مادر شوهرم کارهای زیر را انجام داد جهت عزیز بودم
۱ استخدام شد
۲ ادامه تحصیل داد جهت ترفیع شغلی
۳ برای دخترش خواهر آورد
۴ صرفه جویی زیاد کرد تا شوهرش پولدار بشه
۵ بعد از بیست سال بچه سوم آورد چون اونا ناراحت بودن پسرشان که خیلی پولدار هست وارث اموال نداره
۶ داستان ادامه داره
ولی
من اهداف خودم را دارم و برای خودم زندگی می کنم , نه دلخواه دیگران
من هم خیلی از تبعیض متنفرم ولی کاریش نمیشه کرد
آدم باید برای خودش زندگی کنه
من بیشتر با دوستای خودم که با من همفکرند معاشرت می کنم تا تنها نباشم
من دو ساله وارد این خونواده شدم.دیگه واقعا عصبیم کردن.اوایل شوهرم میگفت بخاطر اینه که تو تازه واردب و فلان.در صورتی که کلا به ما راه نمیدن.حالا من هیچی حتی شوهرم.فقط وقتی با اونا شکرابن یا بالاخره یه استفاده ای داریم براشون باهامون مهربون میشن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
