واقعیت چند وقت شوهرم باهام سرسنگین شده محلم نمیده.علل الخصوص شبا... یه مشکلی واسه خونه شریکیشون پیش اومده که سرش کلی بدهی بالا اوردن. داره واسش وام میگیره و پول جمع میکنه. من یه مقدار پس ازانداز داشتم که رفت پیداشون کرد من رفتم لباس خریدم باهاش... نگو ناراحت بوده چرا پوله رو ندادم بهش حالا که دستش تنگه...
اما نمیگه توی این دوسال و نیمی که زنشم غیر از دوتا مانتو و یه جفت کفش چیز دیگه ای نخریدم... تازه فهمیدم بدون اینکه به من بگه چندروز پیش رفته یه مقدار سکه پارسیان بوده برداشته نمیدونم چیکار کرده البته از خودش بود ولی دست من بود. اصلا من نفهمیدم..الان رفتم ببینم چقدر کم داره که واسش طلاهامو به همون اندازه بفروشم دیدم نیستند. الان خیلی ناراحتم چرا باهام مشورت نکرده شما جا من بودید چیکار میکردید به روی خودتون میاوردید؟ اصلا به نظرتون منم مقصرم. هم من دلخورم هم اون ولی از طرفیم دلم میخواد کدورت ها رو بذاریم کنار....