دقیقا یکساعتو نیمه با شوهرم منتظریم جلو در بانک تا ی از خدا بیخبر چکی که موعدش برا 2 هفته پیش بودهذو تا امروز برگشت خورده رو پول بریزه ب حسابش پاس کنه
شوهرم منو میخواد ببرع خونه مامانم به کل برنامه هام بهم خورد
حالم بد شده انقد نشستم تو ماشین حالت تهوع گرفتم حالم خیلی بده
خدا.نگذره از اینجور آدما بخدا اینم یجور حق الناسه