عزیزم نمیشه وقتی باهاشون در ارتباطی باید بدونم چی کار کنم که اعصاب خودم و شوهرم خراب نشه
باید جدی و قاطع و رک باشی و به خودت احترام بزاری جایی که حقت و خواستن پایمال کنن خیلی صریح و واضح بگو این کار درسته؟؟؟ یا این مدل حرف زدن درسته؟؟ یا اگه دخترتونم بود اینجور باهاش صحبت میکردین ؟؟ اولشم با کلمه ببینید من شمارو خیلی دوس دارم ولی ایا این چیز که انجام دادین درسته .من و دارید اذیت میکنید
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
بگو.من از اول هرچی کردن.هرکاری.هر حرفی.هر برخوردی داشتن و من بدم اومد بهش گفتم.اگه نگیم که فکر میکنه همچی خوبه.من که کلی غر میزنم و میگم اینکارو کردن.این حرفو زدن.این برخورد داشتن.. قدیما حتی جلو خودش یه حرفی حرکتی میکردن متوجه نمیشد.ولی الان کاملا وارد شده و میبینه.. چشاشو باز کردم...
افرین چ خوب.من همسرم اوایل خیلی براش مهم بودهمش میگفت اخه مامانم دل نازکه ب دل نگیر بخاطرهمبن نشد به ...
من اگه ب شوهرم بگم هی دنبال کارو میگیره تا دعوا بشه . مامانشم سو استفاده میکنه میشینه جلوش گریه میکنه . برا همین بهش گفتم هر موقعم از من ناراحت شدی ب خودم بگو ن ب شوهرم .جلو من دیگه روشم نمیشه گریه کنه
هی بدیاشو نگی ناراحتیتو بگی و تمام نع فحششون بدی نه چیزی
ولی من چند روز پیش خیلی خواهرشو گفتم آخه کثافت پارسال مریض بود من رفتم بیمارستان همراه موندم هر نیم ساعت یه بار سونتش رو خالی میکردم دست وصورتشو میشستم لباساشو عوض میکردم روتختیشو بعد هم روزایی که خواهراش پیشش بودن تو بیمارستان غذا میپختم میدادم شوهرم میبرد براش ولی اون الان هشت روزه دست منو عمل کردن الکی زنگ زد گف خودم تب ولرز دارم حالم از تو بدتره تو هم که تو بیمارستان نیستی نمیام ها منم گفتم باشه مهم نیست راحت باش الان چند ماهه ما خونه ی جدید گرفتیم هنوز نیومده خونمون تازه تو تلفن به من میگه دخترتو بکار بگیر دیگه دختر من همش دوازده سالشه ولی دخترای اون یکیش ازدواج کرده یکیش هم نامزده نرفتن پیش مامانشون بمونن تو بیمارستان کسی هم نگف دختراتو بکار بگیر خیلی دلمو شکوند منم انقدر گفتم که دیگه شوهرم کم مونده بود گریه کنه از دستم
اما تو "هیچ" بودی و دیدم هنوز هم در سینه "هیچ" نیست به جز آرزوی تو🙂♡ ■قد۱۷۰ ●وزن اولیه ۸۷ ○هدف اول《۷۷》 ●هدف دوم《۶۷》 ♡هدف نهایی 《۶۰》 ینی میشه یه روزی ببرم همه لباسامو تنگ کنم😭🤕😕
باید جدی و قاطع و رک باشی و به خودت احترام بزاری جایی که حقت و خواستن پایمال کنن خیلی صریح و واضح بگ ...
در مورد رفتار زشت خواهر شوهرم من تذکر دادم خیلی حق به جانب برخورد کردن ولی وقتی من به شوهرم فهموندم و اون به مادرش فهموند خیلی راحت پذیرفت گف اره میدونم دخترم این مشکل رو داره یعنی وا موندم
ولی من چند روز پیش خیلی خواهرشو گفتم آخه کثافت پارسال مریض بود من رفتم بیمارستان همراه موندم هر نیم ...
این فرق میکنه این موضوع حق با شماست ولی من بودم باز بهش میگفتم .خوبه ادم یادش بیاد مریض بودی من کنارت بودم دوستی و فامیلی دو طرفست شما داری یطرفش میکنی
منكه زياد نميگم چون چند باري ك گفتم خودمو ضايع كردمو كوچيك
🎊لاغري با تاپيك بامداد خمارعزيزم🎊 💚گروه سبز وزن اوليه (٩٦.٤٠٠) وزن فعلي (٧٢.٢٠٠) وزن هدف (٦٨)💚 قد (١٧٠) شروع رژيم از مهر ٩٨ من ميتونم بزودي به هدفم برسم همونطور كه تا الان با كمك دوستاي خوبم و بامدادخمار عزيزم(الهه جونم) تونستم از اين به بعدم ميتونم 💞👗👗👗👗👗👗👗🥗🥗🥦🥦🥗💚❤️💞ممنونم از الهه جونم و دوستاي خوبم💞❤️😘😘
بگو.من از اول هرچی کردن.هرکاری.هر حرفی.هر برخوردی داشتن و من بدم اومد بهش گفتم.اگه نگیم که فکر میکنه ...
اره واقعا بگی خودشون بیشترمتوجه میشن منم الان گاهی پیش میادازبس شنیدم وگفتم ولی من درارامش میگم چندوقت قبل اومدیم خونه گفت ممنونم هرکی بودجوابش رومیداد من معذرت میخوام گفتم چیووو کدوم حرفش رو ی خنده تلخی زد گفت همش رو مگه چندتا شد امشب گفتم تو حساب کردی من نشنیدم بیشترش .باورت میشه چیزی ک همسرم دقت کرده بود رومن نشنیده بودم چون برام عادی شده بود حرف زدناش هرچند درکل بامحبتن ولی ب هرحال حرف مادرشوهر بوده وهست وخواهد بود
سویندم به سوری گلاله سوره هر وخت له لامی خم له من دوره