دو روز اومدیم خونه پدرشوهرم روستان خسته شدم شوهرم دیروز گفت صبح برمیگردیم خونمون الان شوهر خواهرش زنگ زده کار دارم بمون تا 12شب انجامش بده بعد برو ای خدا اینا چقدر پروهن برا ما ی قدمم بر نمیدارن بعدش انگار ما نوکرشونیم دو روز تو تونیک مردم با شال دلم میخاد برم خونه خودم
کاملا درکت میکنم😆😆😆😆
حق داری هیچ جا خونه خود آدم نمیشه
سختههه 😥😥😥😥
چه میشه کرد پدرو مادرش هستن فقط اون خواهرش ول کن من اگه شوهرم برا پدرومادرش هرکاری بکنه کاری ندارم اما خواهر برادر ول کن فقط مفت خوری میکنن
کاملاربهت حق میدم هیچ جا راحتی خونه ی خودت رو نداره حتی خونه ی پدر ومادر، بعد ازدواج راحت ترین خونه خونه ی خودم بوده و هست و خواهد یود
به خاطر اینکه خونشون موندی و شوهرت داره واسه خواهرش یه کاری انجام میده انقدر ناراحتی و اینجوری درموردشون صحبت میکنی؟؟
تصور کن تو بخوای واسه یکی از اعضای خانوادت یکاری کنی و شوهرت درموردشون این جوری فک کنه و صحبت کنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
