ببین عزیزم ۱۸سال پیش خواهرم ناخاسته بود
نمیدونی تو خونواده چ خبر بود همه گریه بعد ده سال مامانم ناخاسته باردارشده بود .گریه ها از ی طرف ناراحتی خودش از ی طرف تیکه های مردم ک دیگ هیجی.
خلاصه مامانم ی لحظه بخودش اومد
و جنگید براش و نگهشداشت
نمیدونی الان چقد دستگیر مادرم ایناس همین دختربلای ناخاسته.
توباشوهرت حرف بزن بگو چ اینو سقط کنیم چه ی نفر رو تو خیابون بکشیم فرقی نداره.
گفتی شوهرت مرد خوبیه .
خیلی تصمبم بزرگیه تو زندگیت.
اخرش چی . اخرش ک یکی دیگ میخاستی نمیخاستی بچه ت تنها باشه ک .
پس قوی باش اونم انشالله بیاد خودشوهرت کمک حالت میشه قربونت برم مهرش سریع بدلتون میفته . اینا ک ناخاسته هستن خیلی عزیزن .
تو باید ی زن قوی و متکی بخودت باشی .