امروز مادرشوهرم مهمونی داره،جاریمم هست،خدایی خیلی قشنگ و سرزبون داره،همه توی مهمونی فقط اونو تحویل میگیرن،اعتماد بنفسم صفر شده،من صورتم پراز جوشه اما اون صاف صاف،اصلا کرم نمیزنه،یه رژ میزنه کلی عوض میشه من وقتی لبخند میزنم لبام تا بناگوشم میره اما دهن اون خیلی کوچیکه،خلاصه که یه وضعی ام بیا و ببین،اصلا از مهمونی رفتن خوشم نمیاد،البته تقصیر بقیه س،قشنگ با نگاهشون مقایسه میکنن