من داییم متولد58 .14ساله ازدواج کرده و خانومش هم متولد 65.خیلی همو دوست دارن خیلیییییییییی عاشق همن.یه جوری ک نگم.برات.بعد خانومش ناباروری داره بهترین دکترا رفتن.زهرا حیدر.کلینیک صارم.رویان.نوید.و............کلینیک دیگه ای وی اف انجام دادن ای یو ای.اما نشد ک نشد.رحم اجاره ی گرفتن بازم جورنشد...و اینکه داییم هم ب رحم اجاره ی رضایت نداشت.خلاصههههه گذشت تا اینکه چندروز پیش داییم زنگ زد گفت خسته شدم هر کاری کردم نشد ک نشد .و اینکه داییم خییییییلیییییییییییییی بچه دوسته.و نمیتونه قید بچه رو بزنه..بعد ب مامانم گفت میخام زن بگیرم..زن خودمم داشته باشم.اونو طلاق نمیدم.و برای این یه خونه جدید میگیرم یه حایی شهر.بعدمن گفتم دایی مگه زن دایی میدونه.گفت اره خودش بهم گفته برو زن بگیر ب پای من خودتو نسوزون..حالا مامانم داره میگرده دنبال یه زن مطلقه یا یه دختر سن بالا خوب و اصل و نصب دار..منم هی میگم کارتون اشتباههه😩😩😩😩..