از دیشب که رفتم شیفت هیچکی برا زایمان نیومد خب ادمم وقتی بیکاره انگار خسته تر میشه . ۱ ساعت از شیفتم بیشتر نمونده بود که دلمو زده بودم به دریا که یکم استراحت کنم دیشب تو بیمارستان فقط من و یک همکار دیگم بودیم خلاصه یکهو پرستاری صدام زد که برم تو بخش وای یک خانوم که ۹ ماهش بود ۴ بسته قرص لورازپام خورده بودش یعنی فکر کنین نوار قلبی ازش گرفته بودن تپش نداشت واسه بچه هم نمیتونستن سزارین کنن که حداقل بچه نجات پیداکنه یعتی هیچ ماده محرکی نباید به بدنش میرسید خلاصه دیگه اینقدر این خانوم تاثیر قرص لورازپام روش بود که بردنش تو اتاق عمل سزارینش کردن اما با همون لورازپام هایی که خورده بود یعنی بیهوش بود دیگه بچه رو که بیرون اوردن شروع کردن به شستشو معده زنع بعدم بردنش i c u ولی خب خیلی صحنه های غمگین کننده ای بود