ولی عزیزم خودت میدونی ولی خونه بابات نرو اخه اونا پدر و مادرن دلسوز بچه شون چند بار که بری با شوهرت سر لج میافتن وهمین دوباره دعواهای دیگری و درست میکنه مثلا بابات میگه پول هات و ازش جدا کن یا خونه مادرش نرو اینا بعددعوا شرو میشه پدر مادر نمخوان ولی بخاطر بچه شون میان ازت دفاع کنن زندگیت نابود میشه خالم سر همین کار الان همش دعوا دارن به خالمم گفتم که مگه شوهرت برات چیزی کم گذاشته یا شب غذا نداشتی و گرسنه خوابیدی که اومدی خونه بابات والا ببین شوهرت اینقدر اعتماد بهت داره و دوست داره که دسته چکشو دست تو میده شوهرا بدو ندیدین قدر زندگیتو بدون
خب از همین تعجب کردم از اعتمادش سواستفاده نکردم حتی کارتشم که پیشم بود با ملاحظه خرج کردم یعنی تو عصبانیت خواسته برداره لجمو دربیاره؟ برام مهمه قهریم نمیتونم خودمو کوچیک کنم بپرسم چرا ازم قایم کردی.
بعدم عزیزم مجبور شدم خیلی دعوا داریم
