به سلامتی...
یاد خودم افتادماولین شب خابگاه😂😂
مامانم اینا که برگشتن منم بغض گلومو گرفته بودم...رفتم اتاقم دیدم کسی نیست...لباس و شامپو برداشتم گفتم بزم یه دوش بگیرم هم خستگی راه از تنم بره..هم یکم گریه کنم سبک شم..
رفتم داخل حمام تا آب رو باز کردم سری دوش حمام نگو خراب بوده خورد تو فرق سرم...اونجا بود که از بس گریه کردم حسابی سبک شدم🙄🙄🙄
خلاصه تمام تنم درد میکرد چون اب بدون سر دوش میخورد بهم ..سوراخ شدم.