سلام بچها خوبین😔سه ماهی میشه عروسی کردم
طبقه دوم پدرشوهرم هستم...بچها خونه اینا تک لاین هست...ینی به دوتا کوچه میتونن رفت و امد کنن.
ولی هر چی به شوهرم گفتم ک در ورودی رو جدا کن....گفت زشته...میگن پسرمون درو به رومون بست.
بچها یبار خیلی بحث پیش اومد...دعوا کردم با شوهرم...اونم گفت از اینجا میریم...یه خونه دیگه برا خودمون میخریم...
ولی چندین سال طول میکشه
خودتون ک بهتر خبر دارین از اوضاع مسکن...
بچها پدرشوهرمینا خوبن خیلیم هوامونو دارن...
ولی خسته شدم...یهو میبینی میان بالا
اقا دیشب شوهرم کار داشت...ساعت 1 رفت بیرون تا 3 نمیومد خونه...
مادرشوهرمم اومد پیش من...و مثلا تنها نباشم.
میدونم بنده خدا نیتش خیر بوده...
ولی من کلی کار داشتم ک بهش نرسیدم..😔😔😔
بخدا نمیدونم چکنم.
یا یهو امروز زنگ زده...فلانی بیا شلوار پدرشوهرت اتو کن.
نمیتونه خودش اتو کنه...
البته ببشتر میدن خشک شویی و راحتن...
ولی خدایی حوصله خودمم ندارم...چ رسه به این چیزا