از صبح دلم گرفته .۳ ساله عروسی کردم هیچ مسافرتی با شوهرم نرفتم.همش کار میکنه و خونه نیست قسطا هم که تمومی نداره یه نفسی بکشیم همش نخورمی و نخریدن دیگه خسته شدم
ظاهر زندگیم همه رو کشته و حسودی میکنن
ولی من اصلا خوشی ندیدم.شغل آزاد به درد هیچی نمیخوره جز حمالی