اول یه توضیحی بدم،ما سه تا عروسیم. جاری بزرگم یه شهر دیگه زندگی میکنه از ما دوره، ولی من و جاری دومی و مادرشوهرم تو یه شهریم. دو روز پیش جاری بزرگم اومد خونه مادرشوهرم چندروز بمونه.شبش مادرشوهرم به مازنگ زد بیاید واسه شام. ما هم رفتیم. فرداش من دیگه نرفتم.چون بهم زنگ نزد نهاربیا، حال خودمم بخاطرباردار بودنم زیاد خوب نبود. عصرشوهرم اومد داشت استوری هاشو نگا میکرد یهو گفت اینو نگا کن، دیدم جاری دومی عکس سفره نهار گذاشته، قرمه سبزی بود با کلی مخلفات، نوشته بود مادرشوهرپز، منم از هیچ چی خبرنداشتم، خیلی ناراحت شدم.گفتم پس چرا چیزی به مانگفتن.آخه جاریم خودش مهمون داشت مامانش و داداشش و زن داداشش اومده بودن خونش، یعنی با مهموناش رفته خونه مادرشوهرم.ازین ناراحت شدم که منو آدم حساب نکردن. همه بودن بجز من😔