سلام بچه ها من یه مادرشوهرم دارم که به شدت فوضول بدخواه و حسوده و اهل دخالت و کنجکاوی خیلی زیاده من با اینکه همش جلوشو میگیرم جوابشو میدم یا بهشون میگم تو زندگیمون دخالت نکنن غیر مستقیم یا ارتباطمون رو باهاشون کم میکنیم بدتر لجبازی میکنه و اذیت میکنه مثل موش پشت پدرشوهرم قائم میشه و حرفاشو به پدرشوهرم میگه تا اون بیاد به ما بزنه چشم دیدن موفقیت و خوشبختی ما رو ندارن و حتی اهل دعا گرفتنم هست متاسفانه خودش و دختراش بر علیه ما توطئه میکنن خانواده بهشون گفته ولی این همه که اینا به ما ضرر زدن یا خواستن سرمون کلاه بزارن کسی نزاشته من خودم حریم ها رو حفظ میکنم ولی باز اینا بدتر میکنن باهاشون خوب میشم میخوان سو استفاده کنن خشک میشم دشمنی میکنن تعادل رو حفظ میکنم بدتر لجبازی میکنن خیلی بدخواه زندگیمون هستم من حتی قدم پیش گذاشتم رابطه مو با مادرشوهرم بهتر کنم ولی اون متاسفانه ادم مریضیه و بدتر داره لج میکنه شما بگید من چه طور باهاش رفتار کنم که پاشو از زندگیم کوتاه کنم؟