2733
2734

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

۷تا۸ماهگی یادمیگیرن ولی خوب نیستا مثل اضطراب جداییه ک همش بخواد بیادپیش مامانش .

الان5ماهو نیمشه بغل همه میره با غریبه ها هم خوبه

بغل بقیه که هست میگم بیا بغلم ضایعم میکنه نمیاد  

2728
الان5ماهو نیمشه بغل همه میره با غریبه ها هم خوبه بغل بقیه که هست میگم بیا بغلم ضایعم میکنه نمیاد &n ...

طبیعیه هنوز شناخت کامل از غریبه رونداره توهم بگو بچم از حضورم مطمینه این خیلیم خوبه نگران نباش

سویندم به سوری گلاله سوره هر وخت له لامی خم له من دوره
طبیعیه هنوز شناخت کامل از غریبه رونداره توهم بگو بچم از حضورم مطمینه این خیلیم خوبه نگران نباش

مرسی عزیزم خیالم جمع شد 

اخه مادرشوهرم اینا میگن دوستش نداره و اینا برای همین خیلی حرصم میگیره و استرس میگیرم

مرسی عزیزم خیالم جمع شد  اخه مادرشوهرم اینا میگن دوستش نداره و اینا برای همین خیلی حرصم میگیره ...

ی چیز میگم باورکن مادرشوهرمن جز بهتدینا بود امااز وقتی بچم دنیااومده فقط دنبال اینککه ازم ایراد بگیره وبگه بچم پیش اونابهش خوش میگذره تاپیش من . منم ن رعایتش رومیکنم نه دیگه برام مهمه چی میگه .هرسری یمدل نیش میزنه ی مدلم جواب میگیره سری قبل گفت دیدی نیومد بغلت پیش من بودن رو دوست داره گفتم اره بچه تواین سن نمیفهمن چی خوبه که براشون شمازحمت کشیدی بهش شربت دادی .من حتاتوفرنیشم شکر نمیریزم چون براش مثل سمه .یکی دوبارم موقع خوابش ازم گرفت گفت توبلدنیستی خونه خودتون بطار گریه کنه اینجامن نمیزارم گریه کنه توبغل قدم میزنم تابخوابه جوری گفتم مامان بچه روبدعادت نکن لطفا شما ی امروز روخونتونیم اگه بچم ب سکدت عادت داره اگه نمیخوایید برم خونمون ک دیگه پدرشوهرم صداش کرد گفت بزاربچش روخودش بزرگ کنه 

سویندم به سوری گلاله سوره هر وخت له لامی خم له من دوره
2738
مرسی عزیزم خیالم جمع شد  اخه مادرشوهرم اینا میگن دوستش نداره و اینا برای همین خیلی حرصم میگیره ...

ی بار خوشکل جوابش رو بده  بگو هرکی هرکسی رودوست داشته باشه نمتونه ب نصف محبت مادرفرزندی برسه این قانون طبیعیته .

مادرشوهرم میگه من نوه م روبیشترازبچه ها دوست دارم درجواب فقط گفتم شمالطف داری مامان جون از قدیم گفتن بچه شیرخوار عزیزه وگرنه ببزرگ بشه اینطور نمیمونه هیچ کس جای بچه خود ادم نمیگره . من فقط ی بار بدجور دلم گرفت از حرفش اونم پدرشوهرم گفت بچه تواین سن هرچی بهش محبت کنی مادرش نباشه ی ساعت دووم نمیاره مادرشوهر جلوخودم گفت اصلا اینطورنیست رو به من کرد وگفت ی قوطی شیر بگیرم اصلامادرش رویادش نمیمونه .هنوز ک هنوزه یادم میفته چشام پراشک میشه چندبار برای همسرم تعریف کردم چون اصلا ازمادرشوهرم انتظار همچین حرفی رونداشتم بارها گفتم ۹۰سال عروس ی خانواده باش براشون ۵۰تابچهدبیار باز عروسی هیچ وقت بچشون نمیشی اینو روز زایمانم فهمیدم وقتی اومد بچم روبغل کرد گفت فقط بخاطر تو اومدم.۱۶ساعت درد کشیدم امادرزایمانم  نصف درد حرف مادشوهرم نبود 

سویندم به سوری گلاله سوره هر وخت له لامی خم له من دوره
ی چیز میگم باورکن مادرشوهرمن جز بهتدینا بود امااز وقتی بچم دنیااومده فقط دنبال اینککه ازم ایراد بگیر ...

دقیقا یه طوری رفتار میکنه که یعنی با من بیشتردوست داره.

منم تو فرنیش اصلا شکر نمیریزم.هرباذ میخوام واسش فرنی درست کنم میگه تو فرنیش شکر بریز شیرینش کن.الان که سوپ درست میکنم گیر به نمک داده.منم دیگه الکی میگم اره نمک ریختم!

ی بار خوشکل جوابش رو بده  بگو هرکی هرکسی رودوست داشته باشه نمتونه ب نصف محبت مادرفرزندی برسه ای ...

من مادرشوهرم تنهاست پدرشوهر ندارم خونمون هم تو حیاطشونه  واسه همین خیلی نگرانم چون توقع دارن بچم بزرگ شد شب بره پیشش بهوابه حتی شوهرم  

دقیقا یه طوری رفتار میکنه که یعنی با من بیشتردوست داره. منم تو فرنیش اصلا شکر نمیریزم.هرباذ میخوام ...

بزاربگن من دکتر گفت میوه بهش نده فعلا یاحداقل پوره کن یکم توفرنیش بریز وگرنه میوه بخوره هم نفخ میاره هم دیگه غذاهای خودش رو نمیخوره هرسری بش گفتم دکترشاینوگفته میره ظرف میوره میزاره جلودست بچه بردار عزیزم چندبارگفتم حداقل سیب بده دستش ک نمیتونه گازبگیره سرگرم میشه باهاش هرمیوه رسیده باشه از هلو انجیر میده دست بعدش میگه خودش برداشت بدو بچه خوردش مواظب باش نپره گلدش اخرین سری با صدابلند گفتم مامان نگفتم نده بهش پرید گلوش طفلی داشت خفه میشد 

سویندم به سوری گلاله سوره هر وخت له لامی خم له من دوره
من مادرشوهرم تنهاست پدرشوهر ندارم خونمون هم تو حیاطشونه  واسه همین خیلی نگرانم چون توقع دارن بچ ...

از الان نزار بغلش بخوابه عادت بده فقط کنارخودت وبغل خودت بخوابه هیچ وقت واضح نگو نمیزارم یاهر حرفی مستقیم نگو من همه حرفامو بامثال ک شنیدم یاتو انستد دیدم درموردبچه ک مثلا نصف شب تب کرده چون مادرش نبوده مادربزرگه متوجه نشده بچه تشنج کرده میگم قددرت خداروببین چون زن سنش بره دیگه توانایی قبل رونداره خداهم زن رو ب یایسگی میرسونه ک بچه ای دنیانیاد .کار خداردببین همش بی نقصه .من بالینکه تویه کوچه هستیم نمیزارم برای ده دقیقه هم پیششون باشه همسرم مدام میگه ردزابگومامان بیاد یابچه رونگهداره یا ببره خونشون تا ب کارات برسی یا تا دوش میگیری تنهابهونم اینکه که مامان خودش کلی درد داره نمتونه بچه مارونگهداره گناه ک نکرده نوه دارشده .چراالکی بندازمش توزحمت اخه مادرشوهرم رماتتیسم وپوکی استخون داره بیشتراز۵دقیقه نمیتونه بغل کنه بچه رو

سویندم به سوری گلاله سوره هر وخت له لامی خم له من دوره
از الان نزار بغلش بخوابه عادت بده فقط کنارخودت وبغل خودت بخوابه هیچ وقت واضح نگو نمیزارم یاهر حرفی م ...

 خدا شفاش بده

اره از همین الان باید عادت بدم بهش پیش خودم بخوابه فقط

لج میکنن با آدم دایه دلسوز تراز مادر میشن طوری رفتار میکنن انگار ما نامادری هستیم

 خدا شفاش بده اره از همین الان باید عادت بدم بهش پیش خودم بخوابه فقط لج میکنن با آدم دایه دلس ...

بی خیالی طی کن تابیشتربهشون فکر کنی بیشتراذیت میشی من زیاد غرمیزنن ک شمانمیاید بچه باید ب سر وصدا وجمع عادت کنه زیادی رومخم بود گفتم چرا باید عادت کنه روزی ک من مردم وبچم محتاج کسی شد همون روز به سر وصدا عادت کنه تامن زندم نمیزارم حتا برای خوابشم اذیت بشه ک چی که عادت کنه به سر وصدا  ک چی بشه که توهمه مهمونیا باشیم یه مهمونی رو مانباشیم چی میشه مگه .خداروشکر فعلا درسکوت وارامش ب سر میبرم .

سویندم به سوری گلاله سوره هر وخت له لامی خم له من دوره
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز