سلام پسرم ۲ ماه و نیمشه و وقتی میخوابه توی خواب شروع میکنم دستاشو میاره تو صورتشو میمالونه صورتشو هی به چشمامو بینی و کلا هی صورتشو میماله به هم زور میزنه و بیدار میشه. چرا اینکارو میکنه؟؟خی تکون تکون میخوره و دستاشو سفت به صورتش میماله. بیچارم کرده
لیلای من کجایی ، دلم برات تنگ شده.کاش دوباره ببینمت.دوست خوبم لطفا یک روزی دوباره سر راهم قرار بگیر. میخام بغلت کنم. باز با هم درد دل کنیم و دیگه از هم جدا نشیم. هیچ میدونی چند ساله ندیدمت،چند ساله صداتو نشنیدم؟یعنی دیگه بس نیست؟هر سال روز تولدت رو بهت تبریک میگم،روز تولد حضرت علی اکبر رو بهت تبریک میگم،سال نو رو تبریک میگم.میشنوی؟یادته میگفتی من لیلام،مامانِ علی اکبر و تو نرگسی،مامانِ مهدی؟هر کس لیلای منو میشناسه اونو به من برسونه. لیلای خوبم برگرد😔😔😔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
هیچ ایرادی نداره عزیزم پسر من دقیقا اینجوری بود بعد از چند ماه خوب شد
من در پی خویشم ...به تو برمیخورم اما...سالهاست که در تنهایی هایم عاشقانه زندگی میکنم..برای خودم چای دم میکنم ..خودم رو تحویل میگیرم ..اما همیشه دوتا استکان چای میریزم یکی برای خودم ویکی برای تو ..فقط نمیدانم چرا هر بار چای تو سرد میشود،،،وای فراموش کرده بودم تو نیستی و جمع من و تودیگر ما نمیشود ...تو رفتی !!!
پسر من تا هفت هشت ماه اینجوری بود اوایل میترسیدم ولی بعدش عادی شد
من در پی خویشم ...به تو برمیخورم اما...سالهاست که در تنهایی هایم عاشقانه زندگی میکنم..برای خودم چای دم میکنم ..خودم رو تحویل میگیرم ..اما همیشه دوتا استکان چای میریزم یکی برای خودم ویکی برای تو ..فقط نمیدانم چرا هر بار چای تو سرد میشود،،،وای فراموش کرده بودم تو نیستی و جمع من و تودیگر ما نمیشود ...تو رفتی !!!
خانما این پیج اینستاگرام خیلی خیلی باحاله منو هر روز میخندونه هر کی دوست داشت فالو کنه کافیه در اینستاگرام این رو سرچ کنید و بعدش دنبالش کنید tanzdl_com