یبار رفته بودیم دکتر ی پسره خوشتیپ نشسته بود تو اطلاعات ازش پرسیدم فلان دکتر هست گف نه رفته خارج تا اخر شهریور نمیاد منم گفتم عهه تا ظهرم نمیاد خخخخ عصبی بود گف میگممم تا ااخر شهریورررر خانم ینی تو افق محو شدم
الان که 28سالمه من مجرد بودم 24توی حموم سر خوردم سرم خورد گوشه شیر اب جیغ کشیدم بی هوش شده بودم بعدش ددداشم بود خونه اومده بود هر چی صدا زده بود جواب نداده بودم درو شکونده بود و بعدش لباس واسم اورده بود و تنم کرده بود بعدش زنگ زده بود به اورژانس
بعدا از بیمارستان مرخص شدم باهام حرفید خیلی خجالت کشیدم
چون لباس زیر رو هم تنم کرده بود ولی خب باز خوبه متاهله
یبار بعده امتحانا بود برا پروژه مون پلان میکشیدیم خیلییی خسته بودیم صب میرفتیم دانشگاه تا غروب میخواسم بگم الکی میریم بنزین میزنیم میریم خونه میایم گفتم میریم بنزین میزنیم میریم میدیم میایم🤦♀️🤕😂اصن ی لحظه هنگیدم اولین نفرم یکی از پسرا مطلبو گرف غش کرد😑شرفم رف کف پام
من✋
حالم بده😔
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
