خانومایی ک با داشتن نوزاد درس خوندن یا شاغل بودن

sarrra78

مدیر استارتر

عضویت: 1398/05/01

تعداد پست: 1536

توروخدا بیاین کمک کنین یه تصمیم درست وحسابی بگیرم....دارم روانی میشم...

خواستم کلاس ارایشگری برم دوباره پشیمون شدم

1398/06/24

|

14:50

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

راز۷۷

عضویت: 1398/01/26

تعداد پست: 4375

ایول بهش...حس میکنم نمیتونم از پسش بربیام....خیلی استرس دارم.

هیچی نشد نداره عزیزم اگه واقعا بخای مطمئن باش از پسش برمیای

به هرچه فکر کنید آن را به زندگی خود جذب خواهید کرد

1398/06/24

|

14:50

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

maryamhana

عضویت: 1398/06/02

تعداد پست: 23320

دانشگاه نمیرم....میخوام برا کنکور بخونم.

خب نرو کتابخونه تو خونه بخون نوزاد هم که بیشتر وقتا خوابه راحت ۶ساعت رو میتونی در روز بخونی

ای آن که دیگر ندارمت بدان که همچنان از اعماق وجود دوستت دارم ؛ بدان هرگز توان تکرار خاطرات مشترکمان با شخص دیگری را ندارم؛ من بعد از تو هیچ وقت نخواستم گذرم به کافه‌های فردوسی بخوره؛ بعد از تو همیشه با بغض از میدان کاج رد شدم؛ وقتی بعد از  تو رفتم شمال برای اولین‌بار دیگه از نگاه کردن به دریا لذت نبردم؛ دیگه توی تراسی که با هم هزارتا عکس داشتیم پام رو نذاشتم و حس می‌کردم اون خونه‌ای که با ذوق چیده بودیم برام قفسه ولی هنوز همه چیز سرجاشه چون بعد از تو هیچکس سلیقه‌اش مثل تو نشد .دلم خیلی برات تنگ شده برای دیدن صورت قشنگت که نمیدونم خاک سرد و بی‌رحم باهاش چکار کرده؟دلم خیلی برای لمس دست‌های گرمی که زیر خاک سرده تنگ شده.روزهای آخر بابت خیلی چیزها دلگیر بودم و نشد بیام پیشت و برای آخرین بار باهات وداع کنم چون باور نداشتم تو میری و فکر می‌کردم مثل همیشه میای و همه چیز رو از دلم در میاری...چون نشد خداحافظی کنیم داغ دلم هرروز تازه‌تر از قبل میشه حتی تو روز خاکسپاری نشد جمعیت رو کنار بزنم و بیام از ته دل گریه کنم و جیغ بزنم تا کمی سبک بشم و بغصم توی گلوم خفه شد آخه خیلی سخته که حتی نتونی اونقدری که دلت میخواد برای عزیز از دست رفته‌ات گریه کنی تا خالی بشی‌.کاش حداقل به خوابم بیای عزیزان لطفاً ازم نپرسید امضا در مورد چه‌کسی هست. ممنونم

1398/06/24

|

14:51

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

sarrra78

مدیر استارتر

عضویت: 1398/05/01

تعداد پست: 1536

خب نرو کتابخونه تو خونه بخون نوزاد هم که بیشتر وقتا خوابه راحت ۶ساعت رو میتونی در روز بخونی

کتابخونم نزدیکم نیست ک برم😶پارسالم توخونه میخوندم...میترسم بازم مثل پارسال وسط راه ول کنم.‌.این بار دیگه فقط خودم و شوهرم نیستیم در خق اون بچم ظلم کنم.

1398/06/24

|

14:53

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

sarrra78

مدیر استارتر

عضویت: 1398/05/01

تعداد پست: 1536

هیچی نشد نداره عزیزم اگه واقعا بخای مطمئن باش از پسش برمیای

مرسی عزیزم...امیدوارم..یه کم متاسفانه ارادم ضعیفه...همچنین توکارای منزلم تنبلم یه خورده....اینا خیلی خیلی خیلی منو میترسونه

1398/06/24

|

14:54

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

maryamhana

عضویت: 1398/06/02

تعداد پست: 23320

کتابخونم نزدیکم نیست ک برم😶پارسالم توخونه میخوندم...میترسم بازم مثل پارسال وسط راه ول کنم.‌.این بار ...

منم خیلی خوب و پیوسته نخوندم ولی از رتبه‌م راضی بودم به نسبت ۱ماهم بینش وقفه افتاد غصه نخور دوباره شروع کن

ای آن که دیگر ندارمت بدان که همچنان از اعماق وجود دوستت دارم ؛ بدان هرگز توان تکرار خاطرات مشترکمان با شخص دیگری را ندارم؛ من بعد از تو هیچ وقت نخواستم گذرم به کافه‌های فردوسی بخوره؛ بعد از تو همیشه با بغض از میدان کاج رد شدم؛ وقتی بعد از  تو رفتم شمال برای اولین‌بار دیگه از نگاه کردن به دریا لذت نبردم؛ دیگه توی تراسی که با هم هزارتا عکس داشتیم پام رو نذاشتم و حس می‌کردم اون خونه‌ای که با ذوق چیده بودیم برام قفسه ولی هنوز همه چیز سرجاشه چون بعد از تو هیچکس سلیقه‌اش مثل تو نشد .دلم خیلی برات تنگ شده برای دیدن صورت قشنگت که نمیدونم خاک سرد و بی‌رحم باهاش چکار کرده؟دلم خیلی برای لمس دست‌های گرمی که زیر خاک سرده تنگ شده.روزهای آخر بابت خیلی چیزها دلگیر بودم و نشد بیام پیشت و برای آخرین بار باهات وداع کنم چون باور نداشتم تو میری و فکر می‌کردم مثل همیشه میای و همه چیز رو از دلم در میاری...چون نشد خداحافظی کنیم داغ دلم هرروز تازه‌تر از قبل میشه حتی تو روز خاکسپاری نشد جمعیت رو کنار بزنم و بیام از ته دل گریه کنم و جیغ بزنم تا کمی سبک بشم و بغصم توی گلوم خفه شد آخه خیلی سخته که حتی نتونی اونقدری که دلت میخواد برای عزیز از دست رفته‌ات گریه کنی تا خالی بشی‌.کاش حداقل به خوابم بیای عزیزان لطفاً ازم نپرسید امضا در مورد چه‌کسی هست. ممنونم

1398/06/24

|

14:56

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

sarrra78

مدیر استارتر

عضویت: 1398/05/01

تعداد پست: 1536

منم خیلی خوب و پیوسته نخوندم ولی از رتبه‌م راضی بودم به نسبت ۱ماهم بینش وقفه افتاد غصه نخور دوباره ش ...

راستش از مرداد میخوام شروع کنم اما هیچی...از اول متاهلی درگیر درس وکنکور بودم چن ماهه ک بیخیالم خیلی حال میده😂😂😂بدجور لهم ساخته

1398/06/24

|

14:58

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

maryamhana

عضویت: 1398/06/02

تعداد پست: 23320

راستش از مرداد میخوام شروع کنم اما هیچی...از اول متاهلی درگیر درس وکنکور بودم چن ماهه ک بیخیالم خیلی ...

من مجرد بودم تا زمانی که ارشدمم گرفتم ولی بازم چون برا ارشدهم شاغل بود هم دانشجو سخت بود

چرا نمیری علمی کاربردی یا پیام‌نور یا غیرانتفاعی که راحت‌تر قبول میشن 

ای آن که دیگر ندارمت بدان که همچنان از اعماق وجود دوستت دارم ؛ بدان هرگز توان تکرار خاطرات مشترکمان با شخص دیگری را ندارم؛ من بعد از تو هیچ وقت نخواستم گذرم به کافه‌های فردوسی بخوره؛ بعد از تو همیشه با بغض از میدان کاج رد شدم؛ وقتی بعد از  تو رفتم شمال برای اولین‌بار دیگه از نگاه کردن به دریا لذت نبردم؛ دیگه توی تراسی که با هم هزارتا عکس داشتیم پام رو نذاشتم و حس می‌کردم اون خونه‌ای که با ذوق چیده بودیم برام قفسه ولی هنوز همه چیز سرجاشه چون بعد از تو هیچکس سلیقه‌اش مثل تو نشد .دلم خیلی برات تنگ شده برای دیدن صورت قشنگت که نمیدونم خاک سرد و بی‌رحم باهاش چکار کرده؟دلم خیلی برای لمس دست‌های گرمی که زیر خاک سرده تنگ شده.روزهای آخر بابت خیلی چیزها دلگیر بودم و نشد بیام پیشت و برای آخرین بار باهات وداع کنم چون باور نداشتم تو میری و فکر می‌کردم مثل همیشه میای و همه چیز رو از دلم در میاری...چون نشد خداحافظی کنیم داغ دلم هرروز تازه‌تر از قبل میشه حتی تو روز خاکسپاری نشد جمعیت رو کنار بزنم و بیام از ته دل گریه کنم و جیغ بزنم تا کمی سبک بشم و بغصم توی گلوم خفه شد آخه خیلی سخته که حتی نتونی اونقدری که دلت میخواد برای عزیز از دست رفته‌ات گریه کنی تا خالی بشی‌.کاش حداقل به خوابم بیای عزیزان لطفاً ازم نپرسید امضا در مورد چه‌کسی هست. ممنونم

1398/06/24

|

15:01

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

sarrra78

مدیر استارتر

عضویت: 1398/05/01

تعداد پست: 1536

من مجرد بودم تا زمانی که ارشدمم گرفتم ولی بازم چون برا ارشدهم شاغل بود هم دانشجو سخت بود چرا نمیری ...

همسرم میگه یا یه رشته ی خوب و اینده دار یاهیچی...خودمم موافقشم رشته ی الکی بتونم ک چی

1398/06/24

|

15:02

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

manopesarammohammad

عضویت: 1398/06/23

تعداد پست: 20

من چهل روزم بود ترم دو دانشگاه بودم.کلاسا بچه رو میذاشتم مهد یا خونه مامانم اینا.میرفتم کلاس.شوهرمم دانشجو بود .سال اول و با سختی شیفتگی شبا بیدار بودیم و هم درس میخوندیم هم بچه نگه میداشتیم... الانم پسرم ۵ سالشه خداروشکر سختی تموم شده..ما هم هردو با بچه وکالت قبول شدیم.

الانم همه اون سختی ها واسمون شیرینه

بازهم با پسر ۵ ساله داریم درس میخونیم و ارشدیم..

توکل کن و صبر داشته باش

همه چی درست میشه

1398/06/24

|

16:20

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب