من یکی خییییییلی پشیمونم باشون زندگی میکنم و کاش از همون دوران خواستگاری باشون طی میکردم که خونه جدا میخام
طبقه بالا زندگی میکنم ولی مجبورم هر روز برم پایین عصر ساعت۶ تا ۱۲ نرم هم کمک ندم مادر شوهره باد میکنه با شوهرم قهر میکنه دختراش ۲۴ ساعت میگردن واسه خودشون کاره خونه نمیکنن و تمام توقعاتش از منه بدبخته
زندگیتو اشوب نکن
مادرشوهرت فرشته هم باشه خیلیم مهربون باشه مطمئن باش نمی تونی راحت باشی پیشش چون خاصیت آدما همینه نمیتونن مدت زیادی همو تحمل کنن .از قدیم گفتن دوری و دوستی
اگه خونه ندارید و برای این ک میخوای مستاجری نری برو نه برای همیشه
همش هم بستگی ب رفتار خودت داره ک ازت سواستفاده نکنن من الان ۴ ساله پیش مادرشوهرم
ببین رفت و آمدتو کم کن مثلا هفته ای یه شب برو قرار نباشه چون نزدیک همین دم به ساعت اونجا باشی...خلاصه رو نده از اول...ولی درکل خوب نیست
مادرش میگه شما برید تو اتاق بزرگه.صبح تا عصرم که سرکارید.
اومد به مامانم اینا هم گفت دخترتونو رو سرم میذارم و نمیذارم بهش بد بگذره.بمونن یکسال تا خونه دار شن
دوری و دوستی
نه نرو
کار هم به خوبی و بدی طرفت ندارم
به همسرت بگو باید مستقل باشیم
ببین برای زندگی خودت میگما
اونطوری به نتیجه نمیرسی
بگو تا خانه جدا نگیری عروسی بی عروسی
وای پس باید بیشتر فکر کنم
من ۴سال پیششون بودم با اینکه طبقه بالا جدابودم
ولی بخدا جهنم بهتربود اصلا افتضاح این چهارسال چهل سال گذشت چقدر دعوا وحرف پیش اومد واااااای خیلی بد بود
ترخدا تحت هیچ شرایطی راضی نشو ک بری اشتباه محضه
تازه من مادرشوهرم اینا ب خوبی وارومی زبون زد خاص وعامن واین وضعیتم بود
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
