خیلی طبیعی ک انگار ن انگار ناراحتم گفتم اخی اره دیدم الان چطورن خوشبختن؟
گفت ن بابا هردوشون شوهراشون دست کمی از باباشون نداره...ظاهرشون خوبه ولی اونام انکاری نامردن
حیف حیف حیف بخدا چجوری حروم شدن اخه
گفتم خواستکار کوچیکه بودی؟میدونستم بزرگه بوده از نکاهاش فهمیدم خاستم خودش بگه
گفت ن بزرگه بااینکه همسنم بود ولی هم قشنگ تر بود هم خانوم تر ولی این مادرم قبول نکرد لعنت ب این دنیای نامرد