کارم ی اداره بدجور لنگ بود و حیاتیییی بود باید انجام میشد و کارمند هم به شدت بد اخلاق و زیر بار نمیرفت کار انجام نمیشد میرسید به دادگاه
عصبی و ناامید بودم ی لحظه پاشدم صدقه دادم به نیت سلامتیشون و گفتم من هزار تا صلوات میفرستم باز میرم سراغش
رفتم معاون کنارش بود و خواسته مو گفتم
گفت خانم شما برو خونه همه کارت من انجام میدم حتی با طرف پرونده ! تماس گرفت کارت ردیف شد و روز بعد ی جعبه شیرینی بردم برای تشکر از ایشون
و برای تشکر از امام زمان
سه ساله هر روز صبح صدقه میدم به نیت سللمتیشون