2733
2734
عنوان

وقتی متوجه شدید باردارید چه حسی داشتید؟

| مشاهده متن کامل بحث + 514 بازدید | 29 پست
من اولش گریه کردم الان احساس افسردگی دارم همسرم میگه تحویلم نمیگیری راستم میگه

کاملا طبیعیه

کیبورد گوشیم کلمات رو اشتباه تایپ میکنه منم توان سر کله زدن باهاش رو ندارم پیشا پیش بخاطر غلط املایی عذر میخوام

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

من حس ذوق مرگ شدن و ناباوری داشتم چون اصلا امیدی به بارداری طبیعی نداشتم، خدارو هزاران بار شکر 

ای یار بکِش دستم                                                              آنجا که تو آنجایی...                                                           مولانای جان
ازخوشحالی گریه م گرفت بعدترسیدم وگفتم آمادگیشو ندارم وبه این خاطرگریه میکردم بعدشم ویارشروع شدوازحال ...

اخی عزیزززم☺

منم این حس میاد سراغم که امادگی نداشتم شاید ولی بعد ۶ سال از ازدواجمون با تصمیم خودمون اومد نباید اینجوری باشم الان☹

2728
نمی دونم ترسیدم انگار

😊از چی نگران نباش بسپار بخدا خدا هوای همه بنده هاشو داره من همیشه توذهنم فکر میکنم خدا یه پیرمرده مهربونه باریشای سفید ولباس سفید ونورانیه وهر وقت ازش کمک خواستم منو بغل کرده ونجاتم داده بهش ایمان دارم

من بار اول اصلا باور نکردم، خواهرام بالا پایین میپریدن اما من اصلا ذوقشو نداشتم، انگار میدونستم قرار نیس بمونه

بار دوم بهت زده بودمو دلم نمیخواست باور کنم، ترسیدم همون بلا بیادسرم ، انگار یکی بهم مبگفت قرارپدرت در بیاد و همونجورم شد، اما بار سوم فقط میخندیدم، عبن روانی ها با بی بی چکم حرف میزدم😂 خواهرام استرس گرفتن گفتم نترسید این دیگه دختر منه که اومده😍 بعدش کلی ترسیدمو استرس کشیدم ولی ته دلم روشن بود

دخترم اگر عاشق شد...حاضرم زندگی ام را بدهم تا اورا به عشقش برسانم!!   میدانی؟؟   اگر انتخابش هم نادرست باشد  رسیدن به عشقش خیلی بهتر از آن است  که سالها با مردی زندگی کند و عقده  گرفتن دستهای عشقش پیرش کند!

منو همسرم وقتی بچه اولمو فهمیدیم باردارم انقدر خوشحال بودیم که دلمون میخواست داد بزنیم جیغ برنیم همه رو خبر دار کنیم.خیلی حس قشنگی بود.ولی از اونجایی که هردومون اصلا دوست نداشتیم از همون اول همه بدونن به هیچ کس نگفتیم تازه همون لحظه ایم که فهمیدیم مهمون داشتیم دوتایی هم نتونستیم خوشحالی کنیم😂فقط هراز چند گاهی به هم نگاه میکردیم و لبخند میزدیم ولی خدا خودش میدونست پشت اون لبخند کلی جیغ و داد وبالاپایین پریدن ازخوشحالی هست😂😂

ولی واسه بچه دومم که الان توراهه چون خداخواسته بود هردومون تا چندساعت به شدت شوکه شدیم.ولی بعدش کم کم حس خوبی نسبت بهش پیدا کردیم.الانم که واقعا خوشحالم فاصلشون کم شده

2740
اخی عزیزززم☺ منم این حس میاد سراغم که امادگی نداشتم شاید ولی بعد ۶ سال از ازدواجمون با تصمیم خودمون ...

اره خودمم سرنمازدعا میکردم زودتترباردارشم وبهم نگن نازا😢😢 ولی جالبه بعضی وقتا حتی حس میکردم توشکمم بچه نیس جونوری چیزیه😂😂وای بارداری مخصوصا بچه اول خیلی سخت وپراسترسه آدم روزی هزارفکربدسراغش میاد

دشمن یک تک تیراندازکوراست ولی دوست خیلی خوب میدونه ازکجابزنه💔💔💔💔
من اولش گریه کردم الان احساس افسردگی دارم همسرم میگه تحویلم نمیگیری راستم میگه

احساس افسردگی از کم خونی هم میشه ها.منم این بار یه خورده کم خونی دارم تایکی میگه بالای چشت ابرو میزنم زیر گریه

سلام من یک روزقبل موعدم بی بی چک زدم بعدچندساعت نگاش کردم دوخط واضح افتاده بود کسی بوده بااین شرایط ...

عزیزم اگه مثبت باشه حتما مثبته ولی اگه منفی باشه احتمال خطا داره.پس مبارکه😊

خدا ازدهنت بشنوه .آخه میگن بعدچندساعت نامعتبره    

بعضی هاش اینجوریه دیر عمل میکنه.منم هم واسه بارداری اولم هم دومی اینجوری شد همون اول نشون نداد.بارداری اول سریع یه دونه دیگه گرفتم امتحان کردم مثبت بود بعد از چند ساعت دیدم اون بی بی اولیه هم عمل کرده مثبت شده.ولی بارداری دوم همونو گذاشتم کنار مثبت شد که درست بود

من اولش گریه کردم الان احساس افسردگی دارم همسرم میگه تحویلم نمیگیری راستم میگه

حتما مشاوره برو خیلی افسردگی تو دوران بارداری خطرناکه

مادربودن حس عجیب و غریبی است💜. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد.❤️👶🤱اااااارررری اینگونه است مادربودن... 😍من فقط عاشق اینم ک عمری از خدا بگیرم اینقدر زنده بمونم تا ب جای تو بمیررررم.. 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز