2726

چقدر طول کشید که کاملا باور کنید یه موجود دیگه تو بدن شما داره رشد میکنه؟

احساستون چی بود؟

من اول شوک شدم بعد خوشحال شدم

الان دپ هستم دقیقا نمی دونم چرا باورش نکردم

گریم گرفت زنگ زدم ب شوهرم درجا گفتم با گریه😂

مادربودن حس عجیب و غریبی است💜. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد.❤️👶🤱اااااارررری اینگونه است مادربودن... 😍من فقط عاشق اینم ک عمری از خدا بگیرم اینقدر زنده بمونم تا ب جای تو بمیررررم.. 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

ازخوشحالی گریه م گرفت بعدترسیدم وگفتم آمادگیشو ندارم وبه این خاطرگریه میکردم بعدشم ویارشروع شدوازحال خرابم گریه م میگرفت کلا ۹ماه بارداریم باگریه طی شد😂😂😂😂

دشمن یک تک تیراندازکوراست ولی دوست خیلی خوب میدونه ازکجابزنه💔💔💔💔

دفعه اول یه حس گنگ داشتم ما بین اضطراب و خوشحالی 

دفعه دوم وقتی فهمیدم ناراحت شدم ولی الان خوشحالم

ای آن که دیگر ندارمت بدان که همچنان از اعماق وجود دوستت دارم ؛ بدان هرگز توان تکرار خاطرات مشترکمان با شخص دیگری را ندارم؛ من بعد از تو هیچ وقت نخواستم گذرم به کافه‌های فردوسی بخوره؛ بعد از تو همیشه با بغض از میدان کاج رد شدم؛ وقتی بعد از  تو رفتم شمال برای اولین‌بار دیگه از نگاه کردن به دریا لذت نبردم؛ دیگه توی تراسی که با هم هزارتا عکس داشتیم پام رو نذاشتم و حس می‌کردم اون خونه‌ای که با ذوق چیده بودیم برام قفسه ولی هنوز همه چیز سرجاشه چون بعد از تو هیچکس سلیقه‌اش مثل تو نشد .دلم خیلی برات تنگ شده برای دیدن صورت قشنگت که نمیدونم خاک سرد و بی‌رحم باهاش چکار کرده؟دلم خیلی برای لمس دست‌های گرمی که زیر خاک سرده تنگ شده.روزهای آخر بابت خیلی چیزها دلگیر بودم و نشد بیام پیشت و برای آخرین بار باهات وداع کنم چون باور نداشتم تو میری و فکر می‌کردم مثل همیشه میای و همه چیز رو از دلم در میاری...چون نشد خداحافظی کنیم داغ دلم هرروز تازه‌تر از قبل میشه حتی تو روز خاکسپاری نشد جمعیت رو کنار بزنم و بیام از ته دل گریه کنم و جیغ بزنم تا کمی سبک بشم و بغصم توی گلوم خفه شد آخه خیلی سخته که حتی نتونی اونقدری که دلت میخواد برای عزیز از دست رفته‌ات گریه کنی تا خالی بشی‌.کاش حداقل به خوابم بیای عزیزان لطفاً ازم نپرسید امضا در مورد چه‌کسی هست. ممنونم

من پر از استرس شدم

هنوزم باور ندارم بمونه.نمیتونم بهش دل ببندم.میترسم دوباره نا امید بشم

خدایا ممنونم بابت لبخندی که دوباره به لبم نشست.عیدی  عید غدیرم ،خوش اومدی روشنی قلبم.

کلی احساس قشنگ. و هیجانی باهم

باورم نمیشد مخصوصا بچه اولم بعد با خودم میگفتم اگه نبود که شکمم بزرگ نمیشد... هی میرفت شب و نصف شب دکتر و بیمارستان قلبشو چک میکردم

کیبورد گوشیم کلمات رو اشتباه تایپ میکنه منم توان سر کله زدن باهاش رو ندارم پیشا پیش بخاطر غلط املایی عذر میخوام
2706
ارسال نظر شما
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز