2737
2739

دکتر من روزی ۱۵۰ واحد امپول پیورگان برام تجویز کرده و یادم رفت که ازش بپرسم چه ساعتی از روز باید تزریق کنم؟و الان هم هیچ دسترسی بهش ندارمو فردام باید امپولمو شرو کنم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
از روز چن پریودینگت آمپول رو شروع میکنی؟؟ و روز چن پریودت رفتی بهت دارو بده؟

اواسط ماه قبل رفتم گفت از روز دوم پریود شروع به زدن امپول کن تا روز ۸ و روز ۸ بیا برا سونو 

2740
ینی کسی این امپولو نزده  گونال اف چی اینم نزدید؟😐


من دو ماه پیش پیورگان میزدم روزی 150واحد ساعت 4تا 7 عصر باید میزدم

الهی! نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی... در اگر باز نگرددنروم باز به جایی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی... کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی... باز کن در که جز این خانه نیس مرا پناهی........
اواسط ماه قبل رفتم گفت از روز دوم پریود شروع به زدن امپول کن تا روز ۸ و روز ۸ بیا برا سونو 


من نمیدونم برا اولین بار روز اول پریودم برم پیش دکتر یا روز دوم برم ک بهم دارو بده.. خودش گفت پریود شدی بیا... روز دوم رفتی سونو هم شدی؟

من نمیدونم برا اولین بار روز اول پریودم برم پیش دکتر یا روز دوم برم ک بهم دارو بده.. خودش گفت پریود ...

اگه دکتر بهتون نزدیک روز ۲ پریود بری کافیه سری همون روز سونوت میکنه و بت دارو میده 

دکتر من  ازم دوره برا همین باید روزای مشخصی رو برم که بتونم برسمش

نتیجه دیدید؟چن تا فولیکول داشتید؟


من برا سیکل ivf میزدم که باهاشون 44تا تخمک داشتم که سه تا جنین شد فعلا انتقال ندادم

الهی! نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی... در اگر باز نگرددنروم باز به جایی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی... کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی... باز کن در که جز این خانه نیس مرا پناهی........

سلام خانمی تایپکت خوندم برا انتخاب دکتر بالاخره رفتی پیش کدوم دکتر چوبک؟میشه جواب بدی

هنوز مادر نشدم،اما میدانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده.دلم لک زده برای کودکی که جای خالی اش تنها دغدغه زندگی ام شده.دلبندم هنوز ملاقاتت با خدا تمام نشده!تمام گفته ها وناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تورا در آغوش بگیرم.بیا ک دیگر تاب نگاهای سنگین جماعت را ندارم!بیا و در مقابل دیدگان پدرت سر افرازم کن.راستش را بخواهی از روی پدرت هم خجالت میکشم.عزیزم،اینجا برای داشتنت دست به هرکاری زدم،هزار درد را متحمل شدم،من خودم را همین حالا مادر میدانم برای داشتنت از یک مادر واقعی هم بیشتر سختی کشیدم،بی منت!!!اما هیچکس مرا مادر خطاب نمیکند.میدانی تا تورا نداشته باشم هیچکس مرا مادر حساب نمی آورد..عزیزترین آرزوهایم،بیا و رویاهایم را سرو سامان بده
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز