امروز طرفای ظهر صدای شیون و ناله از خونه ی همسایه مون میومد..رفتیم دیدیم دختر ۸ساله شون رو ماشین زیر گرفته
امروز از بهداشت زنگ زدن بیا دخترت رو برای معاینه ..برای ثبت نام مدرسه لازم بوده..مادرش میگه فاطمه هل بود ذوق داشت گفته که مامان ظرفارو نشور ول کن سریع بریم برای ثبت نام مدرسه...
مامانش میگه دیشب یه جوری محکم بغلم کرده بود که نگوووو
توی بغل خودش جون داده دخترش..ماشین زده و فرار کرده