سلام دخترا. من یه مدتیه از یه اقایی خوشم میاد که اشناست. یعنی فکر میکنم عاشقش شدم و مطمئنم که فقط اونو میخوام. خواستگارای زیادی هم داشتم ولی راستش حتی طرز حرف زدنشون هم به دلم نمیشینه چه برسه به چیزای دیگه. شماره این اقا پسر رو گیر اوردم و بهش پیام دادم اونم دقیقا حس من رو داشت . حتی حرف خواستگاری هم زد که یه خورده بگذره همدیگرو بشناسیم و اینا. ولی بعد از قرار اول که خوشش اومد و تا اخر شب نشستیم صحبت کردیم و گفت وجه اشتراک زیاد داریم بعدشم مسیج زدیم به هم تا خوابمون ببره یه دفعه رفت و یه هفته بعد به من مسیج زد که نمیشه و نمیخوام تو از دستم دلخور بشی! منم با اینکه خیلی دلم شکست و احساس کردم غرورم رو بیخودی شکستم اصلا ازش نپرسیدم چرا و گفتم منم همین نظرو دارم و ما به درد هم نمیخوریم. از اون موقع تا الان همش منو زیر نظر داره ولی جلو نمیاد. گیج شدم عقلم میگه باید فراموش کنم و به فکر زندگی با کس دیگه باشم قلبم میگه زمان بده شاید میخواد برگرده ولی نمیدونه تو چه عکس العملی نشون میدی و میترسه تو فکر انتقام باشی.خیلی لحظات سختی رو دارم سپری میکنم. کسی همچین تجربه ای داشته تا بتونه راهنماییم کنه.