وااااای چقد دلم غنج رفت ولی اشکم دراومد کاش توهمون دوران میموندیم عجیب دنیامون صاف وساده بود 😍
دورانی که ذوق جلدکردن کتابامونو داشتیم،کیفمونومیذاشتیم رو نیمکت بین خودمون وبغل دستیمون که تقلب نکنیم،ازاین لیواناکه جمع میشدن و جز لوازم لاکچری محسوب میشد،خط کشایی که میزدیم دورمچمون و جمع میشد حس میکردیم ساعت رولکس دستمون بستیم😂خط کشایی که طرح دایره ومربع و ستاره داشتن وهرچقد بزرگتر و طرحاش بیشتربود باکلاستربود،نوشمک و یخمکایی که میخریدیم ولب ودهنمون رنگی میشد،دمپاییایی که انقد توکوچه باهاش اینور اونور میرفتیم سرش سابیده میشد ونازکترمیشد،لپای گل انداخته مون ازبازی توکوچه،خاله بازیامون توکوچه،اون چادری که میبستیم از این گوشه دیوارتا اون گوشه وبرامون حکم خونه روپیدامیکرد،اون پاک کنایی که میکردیم سر مداد،پاک کنای نارنجی وابی که میگفتن طرف ابی خودکاروپاک میکنه وفقط کاغذوپاره میکرد😂لباس فرم مدرسه مون که دوسایزبه تنمون بزرگ بود مغنه های چونه دار سفیدکه وقتی برمیگشتیم خونه چونه اش افتاده بود روگوشمون 😂لوح تقدیرایی که میگرفتیم وچقدبهش افتخارمیکردیم انگارجایزه اسکاره 😂چقد دوران خوبی داشتیم دلم به حال نسلای جدیدمیسوزه که هیییچکدوم اینارو تجربه نکردن و فقط وفقط سهمشون شد زندگی اپارتمانی ودیجیتال،مث ما توکوچه زمین نمیخورن که زانوی شلوارشون پاره بشه،بابچه های محل دعوا نمیکنن وبعدش جیک توجیک بشن باهاش،مث ما لی لی بازی نکردن که بفهمن لذت برنده شدنش چه غروری به ادم میداد،مث ما خواب ساعت ۱۰ شبو ازخستگی بخاطربازی بابچه هاتجربه نکردن،ماها حداقل ده سال زندگیمونو باایناسرکردیم اما نسل الان چی،کاش همه چی مثل قبل بود💔خرواری حسرت نشست تودلم