اقای همسر وقتی ناراحت میشه یه کاری بلده....که باد کنه و قهر کنه و محلم نده....بعدش خودش میاد اشتی میکنه.....اما اول ازدواجمه حس میکنم این رفتارش سنگینه و واقعا کم کم سردم میکنه....اخه قهراش سر چیزای بیخود و کوچیگه...تاپیک قبلیم گفتم....بچه ها راهنماییم کردن که منم سرسنگین باشم و خودم سعی کنم خوش باشم و ب پر و پاش نپیچم....دیروز چون باهاش نیومدم هیئت ناراحا و قهر بود منم دیشب گفتم اگه باهام قهر بمونی یه هفته منم قهر میکنمگفت مهم تیست امروز همینکارو کردم....قهر بودم باهاش...از ظهر هی اذیتم کرد ک اشتی کنم....نه ک معذرت بخواددیا چیزی رو توضیح بده بهم....مثلا قلقلک یا مثلا نمیذاشت بخوابم سر و صدا میکرد....ازین کارا...اخه خیلی مغروره....
امشب دوباره ازین کارا کرد و گفت فیلم ببیتیم گفتم من دوستت ندارم...گفت اهمیت نداری....بعدم گفتم از دستت ناراحتم ک گفت برام مهم نیست....مثه بچه ها ک حرفشون از سر لجبازیه شده بود...
منم پشت کردم خوابیدم....حالا فردا چکار کنم؟؟بهم نگید باهاش منطقی حرف بزنم....حرفامو اماده کردم بعد اشتی بهش بگم....اما الان بگید چجوری رفتار کنم....صبر کنم معذرت بخواد یا نه....هووووف امان اززمردای ناز دار