اولا که من کسی رو دعوت نکردم. شما دیدی من بگم بچه ت و سقط کن یا هر چیزی شبیه به این ؟؟؟
من نگران همه چیییییز بودم و هستم. هر چی دوست داری اسمش و بذار ، توکل ندارم، اعتقادم ضعیفه یا اعتمادم بخدا کمه... اصن شاید همه ی اینا باشه
من از قضاوت دیگران ذره ای ترس ندارم ک اگر داشتم انقدر به صراحت نمیکنم سقط کردم. از دور نظر دادن و نسخه پیچیدن کار راحتیه، جای منه نوعی زندگی کردن ولی از عهده ی هیچ کس جز خودم بر نمیاد