2733
2739
عنوان

بیاین بخندیم

| مشاهده متن کامل بحث + 327 بازدید | 45 پست
چرا خیانتش خیلی اذیتم میکنه.از همه بدترش همینه.فقط نمیدونم دعا اثری داره یا نه

اگر پیش دعا نویس کار بلد بری اره تاثیر داره 

تو کل به خدا برو پیش یه دعانویس خوب 

فقط خیلی مواظب باش کسی متوجه نشه یه وقت به گوش شوهرت برسه 


...       
اگر پیش دعا نویس کار بلد بری اره تاثیر داره  تو کل به خدا برو پیش یه دعانویس خوب  فقط خی ...

اره باید همین کارو بکنم حالا بازم تحقیق کنم ببینم کسی هست یا نه

در تاريخ ٩٩/٩/٩ براي غربالگري رفتم خدارو شكر همه چيز نرمال و پسر قشنگم سالم بود😍💋

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

[QUOTE=104363856]اره باید همین کارو بکنم حالا بازم تحقیق کنم ببینم کسی هست یا نه[/Q

اینایی که داخل نت هستن قابل اعتماد نیستن 

حواست باشه 

باید حضوری بری پیش یه آدم مطمئن که بدونی  قبلا دعاهاش برا دیگران نتیجه داده 


...       
[QUOTE=104363856]اره باید همین کارو بکنم حالا بازم تحقیق کنم ببینم کسی هست یا نه[/Q اینایی که داخل ...

عمم باید بدونه.ازش باید بپرسم.اون خیلی اعتقاد به دعا داره و دعا گرفته

در تاريخ ٩٩/٩/٩ براي غربالگري رفتم خدارو شكر همه چيز نرمال و پسر قشنگم سالم بود😍💋
2728
دیروز عاشورا بود گلم مردم هنوز لباس مشکیاشونو در نیوردن حداقل صبر میکردی یه هفته  بگذره بعد&nb ...

عزیزم شاید یه نفر بعداز مدتها امروز حالش خوبه و میخواد بخنده چه ربطش به محرم میدین

هیچوقت حال خوب یکی رو با غم خراب نکن 

دلم برا خودم بيشتر ميسوزه   خودم كربلام  ديگه لازم نيست برا كس ديگه عزاداري كنم 

قبلا نوحه ميشنيدم يا جايي شركت ميكردم اگه اشكي ميومد و گريه اي ميكردم بخاطر مصيبتهاي اونا بود ولي الان ياد مصيبت خودم ميفتم ميبينم خودم سزاوارترم 

امام حسين بايد بياد برا من گريه كنه و روضه بخونه 

من نميدانستم معني هرگز را… تو چرا باز نگشتي ديگر؟   
من كه مدتهاست نخنديدم چند ماهه كه سياه پوشم هم تنم هم دلم چند ماهه كه شام غريبان دارم

چرا عزیزم؟؟؟؟

در تاريخ ٩٩/٩/٩ براي غربالگري رفتم خدارو شكر همه چيز نرمال و پسر قشنگم سالم بود😍💋
2740
دلم برا خودم بيشتر ميسوزه   خودم كربلام  ديگه لازم نيست برا كس ديگه عزاداري كنم  قبل ...

چیشده مگه؟؟؟

در تاريخ ٩٩/٩/٩ براي غربالگري رفتم خدارو شكر همه چيز نرمال و پسر قشنگم سالم بود😍💋
چیشده مگه؟؟؟

روزي بدون ياد پدرم نميگذره 

تعجبم اينه چطور تا حالا چشمه اشكم خشك نشده

خدا ازشون نگذره كه با جون مردم بازي ميكنن من ازشون نميگذرم حسابشون با خدا

حيف پدرم حيف

من نميدانستم معني هرگز را… تو چرا باز نگشتي ديگر؟   
روزي بدون ياد پدرم نميگذره  تعجبم اينه چطور تا حالا چشمه اشكم خشك نشده خدا ازشون نگذره كه با ...

خدا رحمتشون کنه.مگه چجوری فوت شدن؟؟؟؟

در تاريخ ٩٩/٩/٩ براي غربالگري رفتم خدارو شكر همه چيز نرمال و پسر قشنگم سالم بود😍💋

بردنش بيمارستان   نفس كم اورد گفتن دستگاه اكسيژنمون كار نميكنه ساكشن هم خرابه

تا بيان از خونه ببرن ديگه دير شده بود

ساعت چهار صبح بردنش  اورژانس دكتر ساعت ٧ اومد

دوهفته قبل تمام علايم رو نشون ميداد حاليشون نشد چشه كه جلويري كنن

ادمي رو كه سكته رو رد كرده بود اجازه دادن خودش بره دستشويي و اين باعث شد لخته حركت كنه

كسي رو كه سكته رو رد كرده بود و تو بيمارستان نگه داشتن برا اطمينان بيشتر  به موقع به دادش نرسيدن و امپول مخصوص رو تزريق نكردن اصلا اون امپول رو تو بيمارستان نداشتن و چون خصوصي بود نگفتن كه ببريدش بيمارستان مخصوص  تا بتونن پول يه شب بستري بودنش رو بگيرن بخاطر اينكه اصلاوضعيتش خطرناك نبود و فكر نميكردن بره تو كما

همش ايه ياس خوندن تو همون بيمارستان خصوصي اجازه ندادن بالا سرش بريم  و از اون حال درش بياريم و همش ميگفتن فايده مداره در صورتي كه بيمارستانش رو عوض كرديم در عرض دو هفته تونستيم از كما بيرونش بياريم بخاطر اينكه مرتب بالا سرش باهاش حرف ميزديم و اميد ميداديم بهش

پرونده اش با يه بيمار ديگه اشتباه شد و فكر كردن ديابت داره بهش انسولين زدن و دوباره رفت تو كما و اگه متوجه نميشديم همون موقع از دست ميرفت البته زير بار هم نرفتن

موقع مرخص شدن موقع جابجا كردن رو تخت امبولانس يهو از دستشون در رفت و در حال افتادن بود كه من و همراه يه مريض ديگه گرفتيمش وگرنه ميفتاد رو زمين

تو بيمارستان خصوصي كه اجازه نميدادن ببينيمش و شبي ١/٥ ازمون ميگرفتن  در عرض سه روز  تو بخش ويژه زخم بستر شد بخاطر اينكه تشك مخصوص استفاده نكردن و تمام مدت عذاب كشيد تازه زخمش خوب شده بود كه ديگه از دستمون رفت 


من نميدانستم معني هرگز را… تو چرا باز نگشتي ديگر؟   

امروز اولين روز كلاسمون تو بخش بود رفتم و مقايسه كردم و زار زدم دونه دونه ياد اوردم و برا دوستام تعريف كردم باورشون نميشد  

دو تا مجرم خطرناك رو اورده بودن و چقدر  هم بهش ميرسيدن از رو زنجيراي پاشون فهميديم  

به اندازه مجرماي اينجا هم به بابام نرسيدن 

نميتونست نفس بكشه بجاي اينكه برن به دادش برسن و كپسولي چيزي پيدا كنن  در حال هر هر و كركر بودن اصلا انگار نه انگار دو قدميشون يكي داره از دست ميره انگار هيچمسيوليتي نداشتن و اونجا بودن فقطبرا تفريح

اخخخخخخخخخ كه خدا ازشون نگذره كه دستي دستي خونه خرابمون كردن

چهار ماهه هر روز دارم زار ميزنم چهار ماهه ذره اي از يادم نرفته و هر لحظه بدتر و بدتر ميشم 

من نميدانستم معني هرگز را… تو چرا باز نگشتي ديگر؟   
بردنش بيمارستان   نفس كم اورد گفتن دستگاه اكسيژنمون كار نميكنه ساكشن هم خرابه تا بيان از خونه ...

عزیزم خدا رحمتشون  کنه خدا صبرتون بده 


پدر منم از خطای پزشکی فوت کرد 

تب داشت رفت بیمارستان امپول اشتباه زدن رفت توی کما ...بعد الکی بردن اتاق عمل که نفهمیدیم برا چی و کجاش 

بعد گفتن قطع نخاع شده و فوت کرد ....

برا پول الکی بردن اتاق عمل ....خدا لعنتشون کنه هر کس با هر معدل و پارتی میشه دکتر ...

لایک نفرمایید دوستان به غیر از استارتر عزیز و کاربر محترمی که ریپلای کردم لااقل بفهمم پستم رو خوانده اید  عزیزان .زندگیِ فعلیِ من و شما در برابر زندگیِ بَعدی،بسیار کوتاه،بسیار فرعی وبسیار ریز و گذراست.همچون جرقه ای است که از آتش اجاقی بپرد و گم شود.برای آنکه در زندگیِ بَعدی تا ابد و برای همیشه در آسایش و شادی باشیم ، کافیست همین یک لحظه ی گذرای عمر این جرقه را خوب بمانیم...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز