یه بنده خدایی همش میگفت کاش یار امام بود و تو رکاب ایشون میجنگید، یه شب خواب میبینه تو کربلاست و باید موقع نماز از امام دفاع کنه، کلی با خودش کلنجار میره و آخرش به خاطر حرف مردم میره جلو، همین که تیر به سمت امام پرتاب میشه جا خالی میده و..
واقعا سوال سختیه آدم باید تا موقعیت قرار بگیره تا جوابش رو بفهمه.
الان تو تلویزیون گفت با امام حسین نباشی، فرقی نداره سر نماز باشی یا بزم شراب، به نظرم واقعا راست میگه