2737
2739
عنوان

مساله من با مادرم

285 بازدید | 24 پست

سلام و عرض ادب خدمت مشاورین نی نی سایت،مشکلم اینه ده ساله که پدرم فوت کردن مادرم خیلی زحمت من و خواهر برادرامو کشیدن تا ازدواج کنیم.. برادر بزرگترم پارسال ب مشکل مالی خورد و بدون اجازه مادرم اومد با خانوادش ب خونه ی مادرم و مادرم از این بابت خیلی ناراحتن که استقلالشونو از دست دادن.. از طرفی مادرم ب من خیلی وابسته بودن از وقتی ازدواج کردم انگار ازم بدشون میاد.. ی بغر انقد منت کردن سرم موقع جهاز ک من گفتم خب من و ب دنیا نمیاوردی و از این جمله من خیلی ناراحت شدن و بعد از اون حتی روز عروسیم ب من اخم‌و تخم کردن و عروسی من ب من بسیار تلخ و همراه با سر درد گذشت.. یکبار ی مرد ب مادرم پیشنهاد صیغه دادن و مادرم ی جورایی مهر اون آقا ب دلش افتاده بود راضی بود ب صیغه اما ما ناراضی بودیم و بعدا معلوم شد اون آقا زن دارن و طلاق نگرفتن..مادرم از اون موقع کلا از ما بچه ها بدش میاد و کلا ازمون دیگه راضی نیست .. البته اونم داستانش مفصله و سر یه قضیه ای اون مرد ب خونه ما اومد و چشمش ب مادرم افتاد.. حالا مشکلم اینه مادرم زود رنج شده و هر موقع میبینمش از زندگیش میناله و با طعنه و اخم و تخم با من حرف میزنه... از طرفی هم پدرم خونه رو ب نام مادرم نکرد و کلا زیاد ب مادرم ظلم شده .. بخاطر همین برادرم براحتی اومد خونه مادرم زندگی کنه چون حق داشت از اون خونه.. واقعا درمانده شدم .. هروقت مادرم و میبینم اعصابم از حرفاش ب هم میریزه و بعدش با همسرم دعوا و بحث میکنم.. واقعا نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنین .. ممنونم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
2738

باید ازدواج کنن .خب تنهان که اینطوری میکنن 

یجورایی میبینن همه بچهاشون سرشون گرمه همسراشونه اینجوری میشه که باهاتون بداخلاقی میکنن 

با داداشاتون صحبت کنید راضیشون کنین که به ازدواج مادرتون رضایت بدن البته با یه آدم درست

ماه من است او H

سلام دوست عزیزم در هر صوزت و هر شرایطی احترام و محبت به مادرتون  واجبه ولی با این اوضاع اقتصادی کشور فکر کنید دیگه برادرتون مشکل مالی هم پیدا کرده خب بنده خدا گناه داره کجا بره اجاره بده. به نظرم مادرتون اگه یه اتاقم جدا داشته باشن و خب قوانین خونه را به خانواده برادرتون بگن ولی خب دیگه مادرتون باید تحمل کنن چون بچا شون هست نیاز به کمک داره حالا سعی کنن استقلالشون هم گرفته نشه و فکر کنم این وسط زنداداشتون بیشتر از همه عذاب بکشه چون هیچکس دوست نداره با مادرسوهر زندگی کنه بخصوص وقتی اکراه مادر شوهر را متوجه بشه 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز