تو ک با خاله ی شوهرت قهری پس نباید از این رفتار ناراحت شی چون ماشین مال مادرشوهرت نبوده که
خب ممکنه ندیده باشن اما اگر دیده باشن هم مشکل خالش با شوهر شماست و دلیلی نداشته اینجوری کنه بنظر من از آدم چیزی کم نمیشه از طرفی مادر سوهرتونم باهاش بودن
اگر ندیده که هیچی ولی اگر دیده باشه حق داری از مادرشوهرت ناراحت بشی.... بهش بگو دوستانه به نظرم تا از فکرش هم بیای بیرون...
اهمیت نده اینا مسائل خیلی کوچیک و بی اهمیتن بخوای ناراحت هم بشی فایده ای نداره مطمئنا یه توجیهی میارن
چقد بيشور واقعن بايد ب شوهرت بگي
عزیزم خدا خیرت بده که پرستاری مادرشوهرت و کردی
اما ماشین مال خودش نبوده ،به دل نگیر ،شاید خودش هم ناراحت باشه از این موضوع اما اختیار نداشته که تعارفت کنه
بنظرم ب مادرشوهرتم گله كن و سرسنگين باش
شما که تا الان روابط رو به خوبی حفظ کردی بگذر از این اتفاق انگار نه انگار
خودت داری میگی سوار نمیشدم پس همون بهتر که تعارف هم نکردن ...چون اگه تعارف میکردن و سوار نمیشدی هم واسه اونا زشت بود ...اصلا مسئله ی مهمی نیست بهش فکر نکن
به احتمال زیاد تو رو ندیدن، اما با ورابطه خوبی که با مادر همسرت دا ی بنظرمیهجوری ازش بپرس که مثلا فلان روز فلان ساعت فلان جا من شما رو دیدم شما منو ندیدی راستی؟ اونوقت اگه ندیده باشد متوجه میشی دلخوری ازبین میر ، شاید ندیده واقعا، شایدم خواهرش نگذاشته بایستن
اگر دیده که باید مادرشوهرت بهش میگفته نگه دار عروسم سوار بشه... توی شب و تاریکی و تنهایی باید یه مادرشوهر وجود و غیرت داشته باشه نسبت به شما! اگر هم اونا مایل نبودن شما سوار ماشینشون بشی خوب باید مادرشوهرت پیاده میشده با شما میومده.... حالا خوبه اینقدر رفتیی بهش رسیدی....
واقعا روزگار عوض شده
حتما بهش بگو البته دوستانه و اگر از خودش شنیدی که تو را دیده و بی توجهی کرده حتما با سرسنگینی و توجه کمتر بهش بفهمون که جواب احترام را بااحترام میدن! حالا خوبه دختر و عروس دیگه ای هم نداره....
