2733
2734
عنوان

من خودم را دوست دارم

| مشاهده متن کامل بحث + 898602 بازدید | 5926 پست

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

آرنمیس جان من ارتباطاتم خیلی کمه...در حد سالی یک بار خانواده همسر و حتی خانواده خودم هم رسمی سالی یک ...

سلام عزیزم، سعی کن دوستان جدید پیدا کنی.کلاس برو، هر کلاسی، ورزش، کامپیوتر، زبان، هر چی دوست داری، بعد کم کم با آدم ها سر حرف رو باز کن و دوست شو باهاشون.یا اگر در اقوام دور خودت یا همسر، خانواده مناسبی هستند، آخر هفته به صرف شام دعوتشون کن.یا برنامه های دورهمی بریز با همون هایی که داری. به دوست های خوب قدیمی زنگ بزن و تجدید خاطره و تجدید دیدار کنید.

خوشا راهی که پایانش تو باشی...
2731
سلام عزیزم، سعی کن دوستان جدید پیدا کنی.کلاس برو، هر کلاسی، ورزش، کامپیوتر، زبان، هر چی دوست داری، ب ...

چقدر این سر حرف رو باز کردن و ادامه ی مکالمه برای من سخته

به جای تربیت دیگران ، خودت را تربیت کن 
رزان عزیز شرایط من دقیقا شبیه شرایط شماهست..... و فکر میکنم تاحدی بدونم این سردرگمی شما ازکجااب میخ ...

ببین بیتاجون، دو تا جمله ات برام جلب توجه کرد که احساس میکنم باورهای اشتباهی پشتش هست."فکر میکنم مشکل اصلی من یا شما در این هست که این شرایطمون رو هنوز نپذیرفتیم و باهاش داریم میجنگیم.""منم بعلت بچه داری نتونستم بجز کارکردن تو خونه روی علایقم و بچه داری و خودسازی کار خاص دیگه ای انجام بدم.خیلی ها میگن تو بچه هارو بهونه کردی.ولی فقط کسی حرف من ومیفهمه که تو شهر غریب کسی رو نداشته که حتی دوساعت بچه اش رابزاره پیشش و بره هوابخوره."

دقیقا چون شرایط رو نپذیرفتید باهاش مشکل خوردید. هر خانمی، هر زمانی که تصمیم به بچه دار شدن میگیره، باید مسئولیت صد در صد یک نفر دیگه رو هم به عهده بگیره، پس شما کاملا پذیرفتید. اقدام به بارداری یعنی من اینقدر توانایی دارم، که از پس خواسته ها و نیازهای خودم و همسرم بر اومدم، کارهام رو انجام دادم، و الان آماده این هستم که یک نفر دیگه رو هم در موفقیت ها و خوشبختی هام شریک کنم.احساس میکنم بعضی از خانم ها با این باور و رویکرد به بچه دار شدن نگاه نکردند و حالا در یک اتفاق پیش آمده اسیر شدند.هیچ کس قرار نیست بچه مارو نگه داره. ما باید در زندگی به جایگاه و ثباتی برسیم که حتی برای اون زمان هایی که از دست بچه کلافه میشیم برنامه داشته باشیم.وقتی بچه دار بشیم که فکر همه جارو کردیم، که زندگی مون رو به جایی رسوندیم که میتونیم گاهی برای بچه پرستار بگیریم.شخصا خودم علاقه ای ندارم از کسی کمک بگیرم، برای هیچ کاری و زندگی مو اینطوری چیدم.من خانمی رو میشناسم که از یک شهر دور، میومد تهران دانشگاه. اونم با اتوبوس، اون هم با یک بچه سه ماهه، هر وقت می رسید تهران و میدون آزادی پیاده می شد، میرفت و یک پولی به کارگر شهرداری دور میدون که گل هارو آب میداد، میداد و پاهای بچه شو می شست.بچه رو شیر میداد، میخوابوند و میرفت سر کلاسش.بعد کلاس هم برمی گشت شهرش.الان این خانم توی شهر خودش، یکی از مدیر کل های به نام هست.باید برای هر مشکلی یک راه حل داشت. نه برای هر راه حلی یک مشکل تراشید.منظورم با فرد خاصی نیست، این جمله منو یاد این داستان انداخت.من همیشه عادت دارم، قبل از همه، خودم رو تربیت کنم و روی تربیت خودم سخت گیرم، گاهی هم اینجا بلند فکر میکنم.پس منظورم به اون فردی نیست که مخاطب قرار میدم، بلکه اول از همه خودم هستم.

خوشا راهی که پایانش تو باشی...
به نظرم درست میگین من همش با خودم درگیرم همش خودم رو با ادمای بزرگ تاریخ مقایسه میکنم همش دلم میخواد ...

برای تغییر دنیا، باید از همین جا شروع کنیم.خودمون.خونه خودمون.اطرافیان خودمون.منشا تحول و اتفاقات بزرگ؛ از درون به بیرون هست.از جایی که من ایستادم شروع میشه و منتشر میشه توی دنیا.

خوشا راهی که پایانش تو باشی...
2738
حالا یه جایی که پرنسس جان گفتن دایره ارتباطاتتون با خانواده خودتون و خاهر برادر خودتون باشه....  ...

باور کنید ما زیاد نیاز به ارتباط با دیگران نداریم، اگر با خودمون و درونمون آشتی کنیم. قبل ها که به این اندازه خودم رو دوست نداشتم، خلاء ارتباط با خودم رو میخواستم با ارتباط مداوم و زیاد با دیگران برطرف کنم.از روزی که با خودم و خدای خودم آشتی کردم، زیاد مایل نیستم دیگران رو به خلوتم راه بدم، چون نه تنها نیازی ندارم بهشون، بلکه می بینم آسیب های ارتباط با دیگران، بیشتر از فوایدش هست.

خوشا راهی که پایانش تو باشی...

اینهارو برای خودم میگم، فقط حرف شما منو به یاد این موضوع انداخت. چیزی که متاسفانه الان بین همه مد شده، اینه که دو تا بچه داشته باشن. این رو کی گفته؟برای هیچ دو نفری نمیشه یک نسخه واحد نوشت، چه برسه برای یک ملت، برای یک نسل.همه تلاش میکنن به دو تا بچه برسن، با هر شرایطی.شاید نسخه دوتا بچه به درد من و یا شمای نوعی نمیخوره. شاید ما باید یک بچه داشته باشیم، شاید هم چهار تا. این رو هر کس خودش میدونه.البته اگر از جایی مدام بهش دیکته نشه، که متاسفانه میشه.اما هنر این هست که در برابر چیزهایی که به ما دیکته میشه مقاومت کنیم و اصول خودمون رو رعایت کنیم.دیدید به عمل بچه به دنیا آوردن میگن تولید مثل؟ دقیقا اسم این عمل تولید مثل هست. هر کس دقیقا یکی مثل خودش رو به این دنیا میاره.من خیلی به بچه ها دقت میکنم، میبینم مادره وسواس داره، بچه هم دقیقا همون کارهای مادر رو تکرار میکنه. یا یک مادر گستاخ و جسور هست، با حالت تدافعی با همه برخورد میکنه، دقیقا بچه اش هم همین میشه. گاهی لازمه ما واقعا مثل خودمون رو تولید کنیم؟ در حالی که خودمون پر از ناکامی و اشتباه هستیم؟یا واقعا اگر قصد تولید مثل داریم، خودمون رو رشد بدیم تا یک انسان خوب تولید کنیم.تربیت فرزند از نظر من دروغی بیش نیست. ما هیچ کس رو نمی تونیم تربیت کنیم جز خودمون رو.بچه ها نگاه نمی کنند ببینید ما براشون چی موعظه می کنیم، بلکه فقط به کارهای ما دقت می کنند و اون رو تکرار می کنند.آیا کارهای ما ارزش تکرار شدن دارند؟

خوشا راهی که پایانش تو باشی...

یکبار بشینیم و با فکر به قضیه بچه آوردن نگاه کنیم.برای چی دقیقا بچه میاریم؟آیا به بچه و شرایطش فکر کردیم؟خیلی جالبه، بارها از مادرها شنیدیم من بخاطر تو خیلی سختی کشیدم. مادری داشت به من درباره دختر نوجوونش می گفت من بخاطر این کل دندون هامو از دست دادم، استخوون هام پوک شد، تمام موهام ریخت.دختر هم زیر نگاه همه داشت مچاله میشد از فشار و ناراحتی و نگاه های سرزنش گر دیگران.واقعا نتونستم تحمل کنم و با اینکه معمولا خودم رو توی بحث ها دخالت نمیدم برگشتم و به مادره گفتم شما مطمئنید بخاطر فلانی این همه رنج بردید؟شما نمی دونستید هر بارداری چقدر یک بدن رو تحلیل می بره؟آیا اون روزی که تصمیم گرفتید باردار بشید بخاطر این دختر اقدام کردید؟شما که هنوز ندیده بودینش، چطور بخاطر خودش آوردینش؟

معمولا ما خانم ها به خاطر حرف دیگران بچه میاریم.دلایل مختلفی داریم، مثل اینکه، همه دوتا آوردن.چرا من یکی بیارم؟چرا بچه های جاریم از من بیشتره؟بگذار از خواهر شوهرم بیشتر بیارم. فلانی پز بچه هاشو میده، منم بیشتر میارم.یا همه باردار شدن جز من.الان همه میگن اجاقش کوره، نمیتونه بیاره. یک بچه بیاریم بقیه دست از سرمون بردارند.انصاف بدیم، اعتراف کنیم به افکارمون، بپذیرمشون تا بتونیم اصلاحشون کنیم. با کتمانشون اونهارو میرونیم و به تاریک ترین بخش های وجودمون، جوری میرن پایین که دیگه نمی تونیم گلوشون رو بگیریم و بکشونیمشون بیرون. فقط خرابکاری هایی که میکنن گریبانمون رو میگیره.

خوشا راهی که پایانش تو باشی...

ریشه اکثر کارهای ما اشتباه هست. بخاطر همین مدام نتایج اشتباه می گیریم. سردر گم و کلافه ایم، چون زندگی مون ملغمه ای از باورهایی هست که به ما دیکته شده. باید خودمون فکر کنیم و تصمیم بگیریم.حتی حرفهای من نباید روی شما تاثیر بگذاره، بلکه باید فکر کنید. یک نفر هست، پرستار داره، برای کار خونه کارگر داره، آرامش و رفاه داره و روی خودش هم کار کرده. خوب این به نظر من ده تا بچه هم بیاره کم هست. ای کاش مدام خودش و باورهای درستش رو تکثیر کنه. اما یک نفر توی یک آپارتمان پنجاه متری، با درآمد خیلی خیلی کم داره زندگی میکنه. به نیازهای اولیه اش نمیرسه، چه برسه به رفاه و بهداشت و تغذیه روح.یک بچه هم داره و لذت مادر شدن رو چشیده.واقعا نمیتونم درک کنم چرا دنبال دومی و سومی هست.شما اگر میتونید درکش کنید، به من هم کمک کنید، چون واقعا برام معما هست این جریان.یک مادر شاد با یک بچه که به نیازهای خودش میرسه و تلاش میکنه خودش رو رشد بده، خیلی بهتر هست از یک خانم ناراضی و کلافه با دوتا بچه. در حدی بچه بیاریم که بتونیم خودمون، همسرمون، بچه اولمون، هیکلمون، شرایط مالی مون، رشد و پیشرفتمون رو مدیریت کنیم. اما متاسفانه گاهی همه اینهارو فدای بچه می کنیم و تا آخر عمر یک مادر ناراضی هستیم که چشم می کشیم تا بچه هامون برامون خرج کنن، مارو سفر ببرن، به نیازهامون برسن. میشیم آفت زندگی خودمون و بچه هامون. همه مون نسل های قبل رو دیدیم، شش تا هشت تا بچه آوردن، هیکل داغون، ساختار از هم پاشیده، شرایط مالی افتضاح، از لحاظ روحی پر از عقده و حسرت، از کار افتاده کنار خونه و تمام وجودشون شده یک مغز پر از باورهای اشتباه و یک دهن بزرگ.فقط و فقط مشغول حیله و مکر هستند. تمام مدت می خواهند به پسرهاشون بگن که این خانم تو به درد نمیخوره و به جای اینکه خرج اون کنی، خرج من کن که تورو به دنیا آوردم.ببین چقدر زشت و بد شدم به خاطر تو؟پس به من برس. من خودم رو فدا و قربانی تو کردم، تو هم خودت و همسر و بچه هات رو قربانی من کن.

خوشا راهی که پایانش تو باشی...

سعی کنیم طوری زندگی کنیم که سر فرزندانمون منت نگذاریم.ما اونهارو به خاطر خودمون و خودخواهی های خودمون به دنیا آوردیم.حتی بالاترین اندیشه ها، رنگی از خودخواهی دارند.مثلا به نظر خودم بچه آوردن و تربیتش، باعث رشد خودم میشه، من فرصت میکنم یکبار دیگه با بچه ام بچه گی کنم و بزرگ شم. میتونم خودم رو درمان کنم با توجه به نیازهای هر لحظه اون بچه، میتونم عشق بدم و عشق بگیرم.تمام اینها بخاطر خودم هست، رشد، درمان و لذت برای خودم.پس ما منتی سر بچه ها نداریم. به اندازه ای بچه بیاریم که خودمون رو از بین نبریم.خودمون رو فدا و قربانی نکنیم.یک لقمه نون نداشته باشیم که اون رو بگذاریم دهن بچه، تلاش کنیم وقتی دو لقمه نون در آوردیم، اون رو بگذاریم دهن بچه مون تا برد برد بازی کنیم.هم ما و هم بچه.امیدوارم کسی از حرف هام ناراحت نشده باشه، چون فقط نظراتم رو بلند گفتم.برم که کلی کار دارم.ببخشید که فرصت چک کردن خصوصی و تلگرام و اینهارو ندارم.تا چند دقیقه زمان پیدا میکنم میام اینجا. 

خوشا راهی که پایانش تو باشی...
ببین بیتاجون، دو تا جمله ات برام جلب توجه کرد که احساس میکنم باورهای اشتباهی پشتش هست." فکر میکنم مش ...




وای خدا وقتی حرفای پرنسس رو میخونم انگار دوپینگ میکنم

نمیدونم کدوم کاری خیری رو کجا انجام دادم که چند سال پیش اتفاقی تاپیکت رو دیدم

من تولد دوباره مو مدیون توام


من عاشق مطالعه و نوشتن بودم ولی حرفای تو مسیر زندگیمو و دیدگاهمو عوض کرد


خیلی خوشحالم که هستی و خوشحالتر خواهم شد که یه نی نی بیاری و این بار از تجربه های قشنگ بچه داریت هم بگی


خدا رو چه دیوی دوقلو شایدم سه قلو...


حتما میام و تجربه هامو در مورد یه مادر شاغل با دوتا بچه مینویسم

الان که پستهای دوستان رو میخوندنم میبینم که دغدغه همون مشترکه باید سعی کنیم بهترین راهکارا رو انتخاب کنیم تا هم بتونیم یه مادر کافی برای بچه هامون باشیم هم اینکه خودمونم فراموش نکنیم


خیلی دوست دارم تجربه های مفیدمونم در کنار درد دل کردن بنویسیم

این تاپیک خیلی عالیه

قول بد نیمه کاره رهاش نکنی




سلام   

بانو منظوری ندارم   اگه باز ناراحت نمیشید   بنظرم  شرایط خانوم هایی ک بچه کوچیک دارند و غریب هم هستند و هیچ کمک حالی ندارند رو درک نمیکنید. چون خودتون مادر نیستید درک نمیکنید   انشاالله ب زودی بچه دار میشید ....بچه ها قابل پیش بینی نیستند..برنامه ریزی و پیشرفت با وجود بچه کوچیک سخته......

ای هیچ ،برای هیچ ، برهیچ، مپیچ ...کار خوب فقط زمانی ارزشمنده که فقط برای رضای خدا و خالصانه باشه...ما باید حتی برای تک تک کلمات در فضای مجازی اون دنیا جواب پس بدیم...
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز