سلام.بچه ها من دوساله ازدواج کردم.مطلقه بودم با یه دختر ۹ساله. همسرم مجرد بود.تو این دوسال ب لطف خدا هم خونه خریدیم هم ماشین. ولی هربار شوهرم جفتشو زد ب اسم خواهرش. خیلی هم با خانواده همسرم صمیمی هستم. هرروز هم دیگرو میبینیم.رفت و امد داریم.بهانه شوهرم هردفعه اینه که مدارک نداره! هرچقد برنامه ریزی میکنم ک صبح زود بره مدارکشو اقدام کنه بگیره اهمیت نمیده. احساس میکنم از عمد اینکارو میکنه.بهشم میگم بدش میاد میگ مگه خواهرم میخاد مال و اموال مارو بخوره. منم میگم از خواهرت بدم نمیاد از این رفتار تو بدم میاد ک انگار من هیچ کاره زندگی ام!!! الانم ماشینو عوض کردیم رفت سند بزنه میگ گفتن باید شناسنامت باشه حتما با سند خونه ک ادرسش یکی باشه. خونه هم ک ب اسم خواهرشه. شما چ حسی داشتین جای من بودین؟؟؟؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
حس انزجار حس انفجار حالت تهوع بعدم گردنشو با دندوناش میجویدم😧
میترسه طلاق بگیری همه رو ازش بگیری من بودم رک بهش میگفتم من شریک زندگیتم چرا خواهرت؟چرا وقتی بهم اعتماد نداری اصلا باهام ازدواج کردی؟بگو به نام شما کنه ولی ازتون وکالت بگیره.هزار راه قانونی وجود داره که شما نتونی کاری کنی با اموال.