الان پنج ساله هرسال داره خیانت میکنه الان دیگه شده سالی دوتا.اردیبهشت رابطه اش باپرستاربچم لورفت دیشب دوباره فهمیدم هنوزسه مانگذشته یه رابطه دیگه.کاش جرات داشتم طلاق بگیرم اخه ازاینده بچه هام میترسم ازحرف مردم.اللن خابه نمیدونه دیشب فهمیدم دوباره بایه خانم مطلقه هستش نمیدونم چکارکنم برم خونه مادرم فقط عذابه واسم.میگم صبرکنم بیدارشد بهش بگم فهمیدم یک دلم میگه بلندشم وسایل وبچه هام روبردارم برم خونه مادرم.زنگ که زد گفت کجایی بگم بروازنازی بپرس.شمابودید چکارمیکردید فقط باید طلاق بگیرم خداشاهده هنپزبچه هاش رویه بغل نکرده فقط اورده که سرمن گرم شه بره هر گوه کاری خاست بکنه