دیشب تولد پسر داداشم بود. مامانم بیچاره از صبح رفته خونه داداشم اینا پخت و پز برا شام. خواهرامم رفتن واسه میوه شستن و سالاد و ژله و..... فقط من بخاطر بچه کوچیک داشتم نتونستم برم. بعد زن داداشم راحت رفته بوده آرایشگاه و دور قر و فر خودش اینا هم انگار کوزت اونجا کار میکردن 😏حالا اینا به کنار. چقدر بریز و بپاش و فیلمبردار شام. تا آخر شب همه چی به خوبی پیش رفت.
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
مامان دیوانه من موقع خداحافظی میگم بیا بریم میگه نه بذار وایسم کمکش جمع و جور کنم در صورتی که خاهرای خودش و مامان خودش هم بودن. هیچی مامانم تا پنج صبح اونجا کمکشون ظرف میشسته و خونه تمیز میکرده