ببینید بچه ها تو جمع خیلی تحویلم میگیره البت چنباریم تو جمع دعوامونم شده
مثلا تو خونه من میگم ابروم کم شده زشت شدم دعوام میکنه ک نگو و اخم میکنه ک چرا بخودم میگم زشت
ولی یهو اینجوری میگ بخدا خودمم موندم چ کنم
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
عزیزم ک و ن گنده ها همش چربی تزریق کردن تو هم برو تزریق کن
جدا شو
به نظرم بایه مشاور صحبت کن
شوهرت مشکلش سن نیست مشکلش اینه که حیا نداره
مثلا با پدرشوهرت صحبت کن اگر مرد خوبیه
بگو با پسرش حرف بزنه
عزیزم هردوتون سنتون کمه.طول میکشه تا باهم به تفاهم برسید.نگران نباش درست میشه.کارهای شوهرت هم از بچگیشه.خواهرمن و شوهرش هر دو تو سن شما ازدواج کردن مارو کشتن تا بزرگ بشن.الان خوشبختن.
یا باخودش صحبت کن بگو اینجوری جلوی جمع تعریف هیکل منو نکن زشته
شاید واقعا نمیدونه این حرفا زشته
دلم میخواست عروسی نمیکردم بخدا من ۱۸سالمه اونم چن ماهه رفتم .
خیلی دوسش داشتم ولی الان ن
دلم بچگیمو میخواد مدرسمو و دوستامو
با رفتاراش داره قلبمو و میشکونه
مامانم گفت نرو به بابا بگو نمیرم گفتم نه بابا ناراحت میشه حالا موندم مثل خر تو گل گیر کردم
هیچیش مثل نامزدیمون نیس هیچیش خیلی عوض شد
به‌خدا‌این‌جور‌مردا.درست‌بشو‌نیستن‌من‌یکی‌از‌اینارو‌داشتم‌بعداز‌این‌که‌پیرم‌کردبعد۱۴سال‌که‌هوسش‌کم‌شده‌یکم‌خوبه
قلبمو شکوند
بهم دروغ گفت گفت خوشبختت میکنم گفت نمیزارم سختی بکشی ولی من ثانیه ب ثانیه دارم بدبختی رو تو تک تک لحظه های زندگیم تو این خونه مبیبنم .من دلم نمیخواد تو این خونه بمونم ی روز ذوق یه ساعت موندن و نگاه کردن ب این خونه رو داشتم ولی اللن میخوام برم بیرون تنها ن باشوهرم تک و تنها برم من افسرده شدم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
