2737
2734
عنوان

داستان زندگی حسین و سحر

1606 بازدید | 20 پست

پدر حسین همسری داشت که بچه دار نشد. بعد از سال ها همسر دیگری اختیار کرد , در ابتدا ازدواج موقت بود, زمانی که حسین به دنیا آمد از همسر دوم پدر مجبور شد با نام مادر اول برای حسین شناسنامه بگیرد, بعد ازدواج خود را با مادر حسین رسمی کرد , بعدش حسن و پریا دنیا آمدند,  ولی اسم اون دو تا بچه دیگه رفت تو شناسنامه مادر واقعی.

حسین فرزند اول خانواده که خیلی باهوش بود بعد از اتمام مهندسی از شهرستان به تهران آمد و با پدرسحر که همکارش بود آشنا شد و این آشنایی سبب ازدواج حسین و سحر شد, حسین و سحر زندگی خیلی خوبی داشتند تا اینکه پریا خواهر حسین هم تهران استخدام شد و اومد تهران,  باز هم خوشبخت بودند , تا اینکه حسن توی شهرستان تنها ماند , به پریا گفت حالا که تو کارمند شدی از حق ارثت بگذر, پریا قبول کرد , بعد حسن رفت از مادرش هم یک وکالت گرفت , باید بگم که پدر حسین فوت شده بود و اموال اش همه به نام همسر دومش بود , خلاصه حسن کل ارث را بالا کشید , باز هم حسین و سحر خوشبخت بودند تا اینکه سر موج گرانی ها ناگهان اجاره خانه دو برابر شد و همزمان حسین به دلیل تحریم ها کار خود را از دست داد, تصمیم گرفتند برن شهرستان که می بینن همه چیز به نام حسن است, حالا حسین وکیل گرفته و سحر هم جهیزیه اش را برده خانه پدرش... 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
2738
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز