ببین مادرشوهر من اوایل که من ازدواج کرده بودم خیلی منو دوست داشت قشنگ هم تابلو میکرد بعد جاریم که اینطور میبینه یه روز دعوا که تو عشقت اونه(یعنی من) من و اصلا محل نمیزاری و از این حرفا . که البته خود جاریم بهم گفت که از اون به بعد من و اونو فرق نمیزارن. شایدم اونو بیشتر . ولی من اصلا برام مهم نیست. اصلا دلم میخواد با من سرد باشن. من فقط خانواده خودم برام مهممن.
اصلا مادرشوهر و خانواده شوهر کی هست؟؟؟؟؟؟؟ من خطلی معمولی باهاشون رفتار میکنم صمیمی هم نمیشم.