هر كس يه اشتباهاتي داشته من خودم اگر به گذشته برميگشتم و قرار بود با همين ادم ازدواج كنم:
درسمو محكم ميچسبيدم
به هيچ عنوان رفت و امد زياد با خانواده شوهرم نميكردم
تو مسائل مالي سفت تر بودم
اصلا شبا خونشون نميموندم
مهريه مو كم نميگرفتم
وابسته شوهرم نميشدم
...
هی بهش گیر دادم هی بهش شک کردم
ازدواج نمیکردم ای کااااش
تو نامزدی نمیرفتم خونشون نمیموندم کاش
مورد دوم شما رو منم انجام نمیدادم و باهاشون سرسنگین برخورد میکردم ن اون همه صمیمی
روابط خصوصیمو مشکلاتمونو خوشی هامو گذاشتم بقیه بفهمن،
خیلی رو بهش نمیدادم
قناعت نمیکردم
كارتون چرا بد بود و چه نتيجه ي بدي داشت
از اول قبول نمیکردم که تو یه ساختمون با مادرشوهر زندگی کنم و منم یه سری شرط و شروط میذاشتم
من اگه زمان برمیگشت به اول عقدم خیلی روی خواسته هام پافشاری میکردم اینقدر از دلم و خواسته هام نمیزدم برا خودم بیشتر ارزش قائل میشدم
الان درسته همه ازم راضی هستن اما خودم اصلا راضی نیستم پراز احساس شکست و بی ارزشی هستم
اگر عقل الانم را داشتم براش مادری نمی کردم.
استارتر الآن درست رو ادامه بده
