بچه ها من رو خواهر شوهرم خیلی حساس شدم. اصن صداشو که میشنوم حالم بد میشه و اعصابم خیلی خورد میشه. و متاسفانه اعصاب شوهرمم خورد میکنم. اصلاااا دست خودم نیست. خواهرشوهرم یه عادت بدی که داره اینه که حرف مثبت دو دهنش نمیچرخه. یا داره از دیگران بد میگه و غیبت میکنه یا وقتی حالش خوبه تیکه و متلک میندازه و اینا واسم غیرقابل تحمله همش فک میکنم دارن پشت سرمنم غیبت میکنن...و اینکه شوهرم وابسته خانوادشه طوریکه اگه اونا امروز بمیرن اون فردا حتما میمیره. دلش میخواد همش رو دل خانوادش رفتار کنه و اونارو راضی نگه داره...خانوادشم واسه همین به خودشون اجازه دخالت میدادن. همه اینا و خیلی چیزای دیگه باعث شده از خانوادش و خواهرش نفرت پیدا کنم و این رو رابطه منو همسرم تاثیر گذاشته و خیلی دعوا میکنیم. خواهش میکنم اگه راهی بلدین که نفرت و حساسیت من کم بشه بهم بگین....
من از همشون متنفرم
از خاندانشون
از ننش تا خودش
بهشم گفتم
اشغالای بی لیاقت
توجه نکن
تا میتونی رفت و آمدن رو کم کن. برا خودت و.شوهرت برنامه بریز جوری که وقت نکنه زیاد بره.
شما هم.سعی کن روی خودت کارکنی که هرکسی یه اخلاقی داره.
واااا یه لحظه فکرکردم نکنه من این تاپیک روزدم ازبس مشکلت مشکل من شده 😲
قطع رابطه بهترین حالته کاری که ۵ سال پیش کردمو واقعا خدارو شکر میکنم که کوتاه نیومدم به مرور زمان هم شوهرم خانوادشو شناخت برام بهتر شد
نزار نفرتت از خونواده شوهرت باعث بشه تو روابطط با شوهرت ب مشکل بخوری اصلا ب حرفشون گوش نده
وای دقیقا مثل خواهرشوهر دیوونه ی من
شوهرمم با اینکه ذات کثیفشونو میشناسه بازم طرفداریشونو میکنه تا اینکه تو مسافرت با شوهرم دعوا کرد فعلا شوهرم باهاشون بهم زده قهره
با زبون خوش شوهرتو روشن کن که اونا عوضین راه دیگه ای نیست دعوا نکن فقط
سعی کن برو نیاری
تو دل بریز
کم کم شوهرتو دور کن ازشون
با شوهرت بسیار مهربان باش تا بیاد سمتت همیشه زیبا و متنوع و خوشبو باش
رابطه مرتب و با کیفیت
خونه ی گرم و ارامش بخش
و تفریحات و خوشیایی ک دوس داره و شیکه ولی با خانوادش نداشته مثل اسکی مثل کوه مثل جشن و...
مرتب جشن و سوپرایز دوتایی بگیر
با این سیاستا کمتر میره سمتشون و البته صبوری میخاد
من اینکارو میکنم خنده ت بگیره شاید
من سالهاس
عصبانی میشم
از طرف
دهنم رو باااد میکنم
بعد
چشمامو میبندم
تصورش میکنم با هوایی از دهنم اروووم میدم بیرون
اونو از خونه م
از کوچه از محله شهر کشور بیرون میکنم
توی ذهنم
انقدرررر آروم میشما 😁
اصلا به شوهرت بد و خوبش رو نگو
خودش چشم داره میبینه ...
اون چه گناهی کرده
عزیزم بی تفاوتی بهترین گزینس رفت و آمد رو بااونجور آدما کم کن و نادیده بگیرش اون بی عقل و گستاخه تو ک خوبی نباید حرفایه یه احمق روت تاثیر بذاره اونجور ک دوسداری زندگی کن و آرامش خانوادگیتو حفظ کن شوهرتو ب سپت خودت بکشون هی از خانوادش بد نگو حتی اگه بدت میاد ازشون
نفرت فقط افسردت میکنه پس با شاد بودن تو زندگیت دشمنو ذلیل کن
به نظرم سعی کن تو ذهنت بذاریش کنار نیازی نیس نه ازش خوشت بیاد ن بدت بیاد. من هشتا خواهر شوهر دارم ولی سعی کردم همیشه چشممو رو بعضی چیزا ببندم مطمئن باش مردا متوجهمیشن نیازی نیس ما بهشون بگیم خواهرت اینجور مادرت اونجورچون این ن تنها کمکی نمیکنه فقط باعثه اختلاف تو زندگی مشترک میشه.الان هم رفتو امدمو دارم هم احتراممو
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
