pastil79 مدیر استارتر عضویت: 1397/08/21 تعداد پست: 4880 عنوان شادی توفیلم بوی باران مگه کجاست؟ 113 بازدید | 17 پست چیشده شادی که ایناناراحتن؟ 1398/05/30 | 18:25 0 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
nazliiiiiiiiiiiiiiii عضویت: 1398/05/27 تعداد پست: 632 مردهقلبش سوراخ بود When you fully trust someone without any doubt, you finally get one of two resaults:a person for a life or a lesson for life 👻
ملانیی عضویت: 1397/09/24 تعداد پست: 14310 فوت کرد جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"
pastil79 مدیر استارتر عضویت: 1397/08/21 تعداد پست: 4880 اونم کشتن تا بیشتر کشش بدن واقعا کلا بکش بکشه فیلم۶
آسمون_ابری_افتابی عضویت: 1397/10/24 تعداد پست: 1084 واچرا؟؟؟ تواین فیلم همه ادما میمیرن فقط اون پیمان عوضی وفرشته باید زنده بمونن
shagha_k عضویت: 1397/02/18 تعداد پست: 31058 شادی کی بود؟ آقای قاضی#دلمون شده انبار حرف هایی که به موقع نزدیم🙃
ملانیی عضویت: 1397/09/24 تعداد پست: 14310 والا تو تگزاسم انقدر بکش بکش نیس که تو فیلم ایرانی هس جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"
ملانیی عضویت: 1397/09/24 تعداد پست: 14310 شادی کی بود؟ دختر سیمین(رویانونهالی) جوکر:من یه همسر داشتم زیبا بود...کسیکه بهم میگفت من خیلی نگرانتم؛همیشه بهم میگفت بایدبیشتر بخندم...قماربازی میکرد ویه عالمه هم بدهی بالااورده بود...طلبکارها صورتش رو خط خطی کردن،ماپولی برای جراحیش نداشتیم نمیتونست تحمل کنه...من میخواستم دوباره لبخندش رو ببینم،فقط میخواستم بدونه زخمهاش اهمیتی برام نداره پس یه تیغ گذاشتم توی دهنمو اینکارو کردم...میدونی بعدش چیشد؟اون نتونست منو اینجوری ببینه!ترکم کرد...قضیه برام بامزه شد..."حالا همیشه میخندم"