دوستان خونه دوستم شمال هستش یبار که ما رفته بودیم شمال ساعت 4 زنگ زدم که خونه ایین بیام ببینمت اخه دوست خوابگاهیم بود دلم تنگ شده بود خلاصه رفتیم و اینا یه دید تو اشپزخونش زدم دیدم خبری از شام نیست به شوهرم علامت دادم که زود باید بریم ساعت 6 میخواستیم پاشیم که نزاشتن و گفتن شام باشین و دوستم خیلی ریلکس رفت بساط ماکارونی راه انداخت و کلیم من بهش کمک کردم ساعت 10 ونیم شام خوردیم و 12 از خونشون اومدیم بیرون به سمت تهران.
حالا اومدن تهران منم گفتم بیاین خونمون حتما
الان بهم میگه که بریم دنبالشون و شبم میمونن و...
متاسفانه شوهرم فهمید گفت من نمیرم دنبالشون خودشون اسنپ بگیرن بیان
اخه با خانواده خودش اومدن با یه ماشین
خلاصه بگین چه کنم چجوری به دوستم بگم شوهرمو چیکار کنم