2733
2739

نامزدم اینا ماشینشون فروختن خونشون درست کردن با پولش

تازه جابجا شدن رفتن خونه خودشون

(نشون کرده ایم) و یه شهر دیگه ان

بعد ی سال قرار بود بریم اونجا که بهم گفت ما ماشین نداریم

خودت تنها بیا زشته مامانت بیاد نبریمش گردش یا سوار تاکسیش کنیم

مامانش زنگ زده مامانم که اجازه منو بگیره من برم دو روز اونجا

از وقتی زنگ‌ زدن مامان من قهر کرده ک‌ چرا به اون نگفتن بیا

هر چیم گفتم ماشین نداشتن و اینا... باز فحششون داد...

اعصابم خورده


پَ بُزرگــــ   میشــــَـم...واسه هر کـــی که کوچـــــیکم کرد.... 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
2738
یکم مامانت حق داره ،یکمم نامزدت. خخ نمیدونم چی بگم. ولی هرچی شد نزار این بحثای جزئی خونوادها تو راب ...

گذاشته

پَ بُزرگــــ   میشــــَـم...واسه هر کـــی که کوچـــــیکم کرد.... 

مسلما باید مامانت رو هم دعوت میکردن .چون شما هنوز نشون هستید عقد که نیستید تنها بری..کوتاهی ازطرف خانواده نامزدت بوده بعدم خودت نمی بایست قبول کنی مامانت حق داره ناراحت بشه خوب.

عشق همان چیزی است که به شما این امکان را میدهد که بعد از هر سختی بارها و بارها متولد شوید.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687