دیشب تو محلمون توحسینیه جشن بود منو مادر دوست پسرم اونجا بودیم.البته واقعا قصد ازدواج داریم تاچند ماه دیگ.بعد دوست پسرم واسه تولدم بهم انگشتر طلا داد.من دستم کرده بودم.پارسال تو مدرسه ها با چند نفر دعوام شد.بعد اونارو دیشب دیدم.ازم پرسیدن نامزد کردی گفتم اره به توچه گفت مبارک باشه و رفت بعد هی بقیشونم پرسیدم منم نمیتونسم دیگ بگم ن گفتم اره.میترسم به گوشه دوس پسرم برسه اخه خیلی از دروغ متنفره منم از از حرصم گفتم یهو...بنظر شما حاشا کنم اگ فهمید؟
چ تضاد جالبی حسینیه و مادر دوس پسرت 😐
از کجا معلوم بفهمه
😂😂😂
سلام
خیر
ن بگو از خودشون حرف دراوردن😂🙄
چ کاریه😂مگ اینک کوچتون خاله زنک بازی باشه ک بفهمه..کی ب کیییییه
وا :/ این دروغ نیست اصلا اگر قراری بینتونه دروغ نیست اگر به دوست پسرت برخورد میخواد بپیچونتت مطمعن باش
نه حاشا نکن
خودت امروز قضیه رو براش تعریف کن بگو خواستم حرص بخورن
خب بگو منظورم نامزد با خودت بود وااا
ن نمیخواد بگی بهش ..بعدم از کجا میخواد بفهمم..نترس
اگر خیلی نگرانی ب دوست پسرت بگو ک دوستام اینجوری گفتن منم گفتم اره ازدواج کردم ..بعدم شما چ دروغی گفتی من متوجه نشدم ..اونا سوال کردن توام گفتی اره ..کجاش دروغه؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
