از وقتی یادم بوده هرکی ازدواج میکرد مامانم میگفت زود بچه بیاره میخواست زایمان کنه مامانم نصیحت میکرد طبیعی بیاره،بچه دنیا میومد مامانم دلسوزانه ازش میخواست شیرخشکیش نکنه و طرف شیرخودشو بده،بعد تاکید میکرد جلوگیری نکنه زیاد و دوتا بچه پشت سر هم بیاره که دوست هم باشن،اما از وقتی من ازدواج کردم،چون از شوهرم بدش میاد،خبر بارداریمو دادم واقعا خوشحال نشد!الان هم همش میگه سزارین کن طبیعی چیه حق نداری بش یه قطره شیر بدی! تاکید هم کرده تا ده سال حق ندارم بچه بعدی رو بیارم
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
گاهی آدم تو جنگ با خودش باید اونقدر پیش بره که یه ویرونه بسازه از وجودش...اونوقت از دل اون ویرونه یه نوری، یه امیدی، یه جراتی جرقه میزنه... بس نیست این همه ناکامی؟این همه بدبختی...توی دنیایی که دو روز بیشتر نیست،منتظر چی هستیم؟کدوم معجزه؟کدوم خوشبحتی باد آورده؟🍀